هنوز زیبایی
Manage episode 314401845 series 3286866
من همیشه خداحافظیات را بعد از سلامِ تو میشنوم. اگرچه نمیگویی. روبرویم ایستادهای و حرف میزنیم از چیزهایی که نمیخواهم. وقت دارد مثل ابر میگذرد.
«مثل ابر؟»
«بله. تودهی آرامی که بیتابانه به سرعتِ طوفانها دور میشود؛ اما آنچه میبینیم، آرامشِ او ست. ابرهای عظیم، سرانجام در سکوت ناپدید میشوند.»
زمان دارد میگذرد و ما از ابرها میگوییم. زمان نه، زمانه مرا فرسوده است. بگذار از ابرهایم بگویم. از رنجِ ابر بودن. چقدر دوستت دارم. شنیدهام که هرکس در آسمان ستارهای دارد؛ من فکر میکنم که هر کس در آسمان ابری دارد.
«حتی در آسمان آفتابی؟»
پرسیدی و خندیدی. چقدر زیبا میخندی و خاموشیهایم را پیدا میکنی. با من آشناتر از آنی که بشود فهمید. میخندی و به دیوارهایم فانوس آویزان میکنی. کاش میشد همهی اینها را به زبان آورد. گفتم: «آسمانِ آفتابی، آسمانِ من و تو نیست.» عزیز دلم...
جهان را تباهی پُر کرده است و هنوز زیبایی. بیاعتنا به آسمانِ گرفته، زیبایی. وقتی از تو اینهمه دورم، زیبایی. گنجشکی در سرما مُرد و اینطور زیبایی. میدانی چقدر دلم گرفته است و زیبایی. زیباییِ تو راه خودش را میرود. پنجرهی خودش را دارد. کاش میشد به این چیزها اعتراض کرد. تنهاتر از آنم که آدم بتواند بفهمد.
معین دهاز
31 قسمت