با حسن تو آسان نتوان گشت مقابل - ابوالمعانی بیدل
Manage episode 308978393 series 2639334
با حسن تو آسان نتوان گشت مقابل
حیرت چقدر آینه را پشت و پناه است
غزل کامل
آفت سر و برگ هوس آرایی جاه است
سر باختن شمع ز سامانکلاه است
غافل مشو از فیض سیهروزی عشاق
نیل شب ما غازهکش چهرهٔ ماه است
با حسن تو آسان نتوان گشت مقابل
حیرت چقدر آینه را پشت و پناه است
یک چشم تر آوردهام از قلزم حیرت
اینکشتی آیینه پر از جنس نگاه است
افسوسکه در غنچه و بو فرق نکردم
دل رفت و من دلشده پنداشتم آه است
تا هست نفس رنگ به رویم نتوانیافت
تحریک هوا بال و پر وحشت کاه است
کو خجلت عصیانکه محیطکرمش را
آرایش موج، از عرق شرمگناه است
زان جلوه به خود ساخت جهانی چه توانکرد
شب پرتو خورشید در آیینهٔ ماه است
جزسازنفس غفلت دل را سببی نیست
این خانه چو داغ از اثر دود سیاه است
آنجاکه تکبرمنشان ناز فروشند
ماییم و شکستی که سزاوارکلاه است
هرچند جهان وسعت یکگام ندارد
اما اگر از خویش برآیی همه راه است
زندان جسد منظر قرب صمدی نیست
معراج خیالی تو و ره در بن چاه است
از جلوهکسی ننگ تغافل نپسندد
بیدل مژه بر هم زدنت عجز نگاه است
بقلم: عبدالعزیز مهجور
بکوشش: فهیم هنرور
RumiBalkhi..Com
262 قسمت