E19 - Hezar Cham
Manage episode 311874629 series 3196159
محتوای ارائه شده توسط Radium.ir. تمام محتوای پادکست شامل قسمتها، گرافیکها و توضیحات پادکست مستقیماً توسط Radium.ir یا شریک پلتفرم پادکست آنها آپلود و ارائه میشوند. اگر فکر میکنید شخصی بدون اجازه شما از اثر دارای حق نسخهبرداری شما استفاده میکند، میتوانید روندی که در اینجا شرح داده شده است را دنبال کنید.https://fa.player.fm/legal
یک مدت که فیس بوک را باز نکنی، برایت ایمیلهایِ دلتنگی میفرستد! پیام میدهد یکی از دوستهات نوشته تازهای گذاشته؛ نمیخواهی بخوانی؟... یا میگوید برگرد پیشِ ما، ببین این آقا را میشناسی؟ یا این خانم را؟ مدتی که نروی پیام میدهد که یکی زیر پست دیگری کامنت گذاشته... پُست تازهای، صدتا لایکِ قلبی خورده؛ امروز تولدِ ساراست یا رضا، برایشان آرزوهای خوب کن.. یا پارسال این روزها با مریم دوست شدهای، برگرد که با هم جشن بگیرید.. بهانه میتراشد که بکشاندت تا صفحهات را باز کنی و دیدارها تازه شود، آن وقت تو، رفتهای واقعا؟ رفتهای و انگار هیچ وقت نبودهای؟! انگار که هیچ روزی سربالاییِ دربند را هن هن نکردهایم. با هم و آشِ پُرپیازداغ و کم کشک را هورت نکشیدهایم؟ و موهات، موهای قهوهای بلندت که تا کمر میرسید و من اسمش را گذاشته بودم «هزارچم» از بس که پیچ داشت، از زیر روسری آبیات، بیرون نریخته بود؟ و کفشهای کتانیِ سفیدت، پر از لکههای کوچکِ گِل نبود که خم شدم جلوی آن هزار جفت چشمِ بیرون از کاسه، با سَر انگشت، پاکشان کنم؟ یا بعدتر، که کندوان بسته بود و ما مانده بودیم این ور کوهِ یخ بسته، میانِ برف سنگین و آبکی، چای داغ زغالی میخوردیم، که دارچینش زیاد بود و به تندی میزد و قندها را خرت خرت میجویدیم و تو دستهایت را که سُرخ و سرما زده بود، کرده بودی تویِ جیبِ پالتویم، حرفهای یواشکی میزدی که همهشان ابر میشد، ابرهای نازکِ سپیدِ آشفته و میخورد توی صورتم و مینشست روی لبهام، و تمامِ موهام سیاه بود خدا میداند، نه اینطور جوگندمی با چشمهای غمگینِ بُهت زده... حالا عجیب نیست که فیس بوک دلش برای آدم تنگ میشود و تویِ احسن المخلوقین، نه؟ دیوانه کننده نیست که آدم جایی بفهمد کسی که دیروز بوده و روزهای پیشتر، دیگر نخواهد بود؟! انگار که هیچ زمانی؟ غمگین نیست که هر مسیری، جادهای، کوره راهی، آدم را یادِ رفتههایش بیندازد؟ دیروز نوشتهای خواندم از دولت آبادی که گفته بود: «مغزم درد میکند از حرف زدن، چقدر حرف زدهام، چقدر در ذهنم حرف زدهام » انگار که من... که چقدر در ذهنم حرف زدهام، با تو... بیوفا... #مرتضی_برزگر #پادکست #پادکست_فارسی #رادیوم #عاشقانه #دلتنگی
…
continue reading
19 قسمت