بازمانده تصادف و ترس هایش
Manage episode 313123371 series 3259742
محتوای ارائه شده توسط پادکست پنجاه و دو هرتز تنهایی, پادکست پنجاه, and دو هرتز تنهایی. تمام محتوای پادکست شامل قسمتها، گرافیکها و توضیحات پادکست مستقیماً توسط پادکست پنجاه و دو هرتز تنهایی, پادکست پنجاه, and دو هرتز تنهایی یا شریک پلتفرم پادکست آنها آپلود و ارائه میشوند. اگر فکر میکنید شخصی بدون اجازه شما از اثر دارای حق نسخهبرداری شما استفاده میکند، میتوانید روندی که در اینجا شرح داده شده است را دنبال کنید.https://fa.player.fm/legal
تا کی باید به خودم دروغ می گفتم که این اتفاق نیفتاده و من همچین ترسی توی زندگیم ندارم دو شب پیش برادرم گفت وقتی از خونه بیرون می رین احتیاط کنین این روزا راننده ها بد می رونن شروع کردم به نوشتن این قسمت تا پادکستش رو ضبط کنم برام آسون نبود حکم نبش قبر رو داشت هر چند که برای اشتراک گذاشتن احساساتم مردد بودم ولی اتفاقا باید همچین راننده های بی احتیاطی به حرف هام گوش بدن پس تقدیم به شما که جلوی مدرسه ها با سرعت می گذرین تقدیم به شما که وقتی نزدیک خط عابر پیاده می شین بیشتر گاز می دین تقدیم به شما که حتی وقتی مقصر نیستین عابر پیاده مقصره فحاشی می کنین و بیشتر بوق می زنین اولش قصد نداشتم بگم من این تجربیات رو داشتم ولی الان شما که منو می خونین و می شنوین من بازمانده تصادفم این اتفاق بخشی از زندگیم رو تحت تاثیر قرار داده مثل یه آدم عادی نمی تونم از خیابون بگذرم ترسی که من تجربه می کنم بیشتر از ترس شماست توی سن هفت سالگی به خاطر تصادف یه سال از تحصیل باز موندم و این همیشه منو آزار می داد توی مدرسه همش نگران بودم معلم ازم در مورد سنم بپرسه مجبور بشم برای همه توضیح بدم که چرا یه سال ازشون بزرگترم یا اون موقع ها فکر می کردم اگه تصادف نمی کردم چی می شدم لااقل از بهترین دوستم جدا نمی افتادم قبل از تصادفم عاشق رقصیدن بودم ولی به خاطر این که تا یه سال زمین گیر شده بودم کم کم این حس در من مرد طوری که توی دانشگاه وقتی ایروبیک برداشتم تا دوباره این عشق رو زنده کنم و مثل بچگی هام ازش لذت ببرم بیشتر دل سرد شدم انگار این ذوق فقط مال قبل از تصادفم بود یادمه ایام دانشجویی بعد از شروع شدن ترم جدید چون یه مدتی از خیابون نگذشته بودم دوباره از اول باید خودمو آماده می کردم و با خودم می جنگیدم تو که یه بار از پسش بر اومدی الان هم می تونی طاقت بیار یه بخشی از وجودم می گه فاطمه بزرگ نمایی نکن چیزی نیست تو که شکستش دادی اما اگه بازمانده یه تصادف بودی یا شاهدش من حست رو می فهمم توی این پادکست برات تعریف کردم چه حسی داشتم یا چه طور دارم باهاش کنار می یام پی نوشت: به دوستان و آشنایان عزیز خواهشا بعد از شنیدن پادکست مجبورم نکنین در موردش حرف بزنم همین یه بار هم برای سخت بوده 🥺 ارادتمند شما فاطمه توحیدی نوش جان به همراهی تون در این لینک می توانید مرا بخوانید و بشنوید https://zil.ink/the52hertzalone1
…
continue reading
28 قسمت