Artwork

محتوای ارائه شده توسط shahla hosseini and Shahla hosseini. تمام محتوای پادکست شامل قسمت‌ها، گرافیک‌ها و توضیحات پادکست مستقیماً توسط shahla hosseini and Shahla hosseini یا شریک پلتفرم پادکست آن‌ها آپلود و ارائه می‌شوند. اگر فکر می‌کنید شخصی بدون اجازه شما از اثر دارای حق نسخه‌برداری شما استفاده می‌کند، می‌توانید روندی که در اینجا شرح داده شده است را دنبال کنید.https://fa.player.fm/legal
Player FM - برنامه پادکست
با برنامه Player FM !

براساس واقعيت شماره ٢ از ازاده عزيزم

5:26
 
اشتراک گذاری
 

Manage episode 348746642 series 3312783
محتوای ارائه شده توسط shahla hosseini and Shahla hosseini. تمام محتوای پادکست شامل قسمت‌ها، گرافیک‌ها و توضیحات پادکست مستقیماً توسط shahla hosseini and Shahla hosseini یا شریک پلتفرم پادکست آن‌ها آپلود و ارائه می‌شوند. اگر فکر می‌کنید شخصی بدون اجازه شما از اثر دارای حق نسخه‌برداری شما استفاده می‌کند، می‌توانید روندی که در اینجا شرح داده شده است را دنبال کنید.https://fa.player.fm/legal
در برزخ باقچه ای با مربع کوچکتر در قسمت جنوبی حیاطی مربع تر که در قسمت پایین حیاط بود ماه من که میشد باغچه پر بود از گلهای رز سفید و صورتی و زرد کنار شمال شرقی درخت پیر توت ،پُرر بود از توت های کال پله هایی به سمت زیر زمینو پله هایی به طرف تراس و اتاق پذیرایی هنوز درد لنگه دم‌پایی که از دست امید کوچولو پرت شد و به چشم من اصابت کرد که تا پوست و استخوانم تیر میکشید و شماتت های اکرم خواهر بزرگ از در رفتن ادرار من روی تراس یا عذاب وجدانی که بجای علی برادر کوچکم بعد از جدا کردن سر هفت جوجه کفتر با انبر کلاغی . یا صدای جیغ و دادهای سه خواهری که در همسایگیه ما همیشه با پدرشان در حال جنگ بودند تمرین دوچرخه سواری بدون کمکی دور باغچه و زخمهایی که از کشیده شدن ارنجهایم به سیمانهای سفید دیوار حیاط موقع تمرین و چه توانستنی را تحریه میکردم انگار قله قاف را فتح نموده ام هییت های پی در پی جارو کشیدن با دست ساعت یازده صبح و جمع شدن گرده ای اشغال جلوی در… مزاحمت های تلفني سيلي هاي پی درپی که رضا از پدرم میخورد و خونی که از دماغش جاری میشد فروش ناخنهای بلند و مانیکور شده ی مریم برای اینکه بی حیایی محسوب بود وبعد ازكُلي کَل و مکل و جر و دعوا با پدرم به قیمت هزار تومن هر ناخن صدد … عقد کنان اکرم امدن اقا جلال با دوهندوانه در شب یلدا خواب حضرت زینب که خانم امیری همسایه مودبمون برای خاستگاری که مادر اصرار داشت مریم به او بله بگویدتا مبادا من بخاطر زيبايي زودتر عروس نشوم وعده های شیرین که بابت بله گفتن به خاستگار ناخواسته ام میگرفتم که اخر هم جوابی نداد چه روزهایی انگارر سرم کمی سبک شد روزگاری تلخ نه اینکه در حایگاه قربانی باشم که بلکه بیشتر تلخیش میچربید .و هزااران خاطره ای که استرس، در دفتر ثبت خاطرم مهروموم کرده است خون دماغهای مادر هفت گوسفندی که نذر کردم که مادر نمیرد در حالی که او حتی بیمار هم نبود اما من به خیالم مسبب مرگ مادر میشوم در اخر… شنبه هایی که با ترس ظهور امام زما ن تا غروب جمعه طول میکشید که اخر هم نیامد تا جهان را گلستان کند اعتیاد برادرم و بیقراریهای نوزاد مریم که گویا مسبب ان تن ندادن من به ازدواج اجباریم بود. اندوهی که در صورت امید کوچولو موج میزد فقر اکرم خشمهای علی اخلاق زیر صفر پدر رفت و امد های فامیل صحبتهای پر ضد و نقیض دایی و خاله و عمه وزن دایی ههه ه ه ه چه بساطی داشتیم روزگاری که در ان سالها گذشت و باز هم روزگار گذشت از خانه بوعلی از غزالی از اعتماد و از کوچه های پهن و نا اشنای غرب روزگار میگذررد و میگذرررد ان گذشت این نیز هم … حنا و حامی باهم بزرگ شدن اول جداشدن مسیرشان رسیده چیزی نمانده البته که دل باید بتپد اخرش دل حرف اول و اخر را میزند دل باید بخواهد اما خدا میخواهد و میشود …و خدا نمیخواهد و نمیشود چه راحت میکند خیال را وقتیکه میفهمی ما همدیگر را فقط انتخاب میکنیم که سالیانی نه چندان کم نه چندان طولانی کنار هم هستیم و در نهایت ما هر کدام مجردیم چه چالش های عمیق و در هم بر همی با هم و چه برزخهای جدا جدایی در درون خود… چه گیر افتاده ام در برزخ وابستگی هایم من خوشخواب خواب را از سرم ،برزخ ،پرانده سرخوردگیها و لمس تنهایی که در اخر تنهایی تورا به فکرمی اندازد که ایا چیزی هم اموخته ای کلاس چندمی دو تا یکی رفتی بالا نمره قبولی را اورده ای یا در جا زده ای که البته که در جا میزنم هرچند که انسان همواره در حال خطاست و هر خطا رنجی به تو می دهد که دردی را تحربه کنی و این تحربه حاویه درسی ست که من نمی اموزم پریشاتانم در این بررخ هزاااران ساله گمکرده راهم و پراکنده گو… ازاده….
  continue reading

724 قسمت

Artwork
iconاشتراک گذاری
 
Manage episode 348746642 series 3312783
محتوای ارائه شده توسط shahla hosseini and Shahla hosseini. تمام محتوای پادکست شامل قسمت‌ها، گرافیک‌ها و توضیحات پادکست مستقیماً توسط shahla hosseini and Shahla hosseini یا شریک پلتفرم پادکست آن‌ها آپلود و ارائه می‌شوند. اگر فکر می‌کنید شخصی بدون اجازه شما از اثر دارای حق نسخه‌برداری شما استفاده می‌کند، می‌توانید روندی که در اینجا شرح داده شده است را دنبال کنید.https://fa.player.fm/legal
در برزخ باقچه ای با مربع کوچکتر در قسمت جنوبی حیاطی مربع تر که در قسمت پایین حیاط بود ماه من که میشد باغچه پر بود از گلهای رز سفید و صورتی و زرد کنار شمال شرقی درخت پیر توت ،پُرر بود از توت های کال پله هایی به سمت زیر زمینو پله هایی به طرف تراس و اتاق پذیرایی هنوز درد لنگه دم‌پایی که از دست امید کوچولو پرت شد و به چشم من اصابت کرد که تا پوست و استخوانم تیر میکشید و شماتت های اکرم خواهر بزرگ از در رفتن ادرار من روی تراس یا عذاب وجدانی که بجای علی برادر کوچکم بعد از جدا کردن سر هفت جوجه کفتر با انبر کلاغی . یا صدای جیغ و دادهای سه خواهری که در همسایگیه ما همیشه با پدرشان در حال جنگ بودند تمرین دوچرخه سواری بدون کمکی دور باغچه و زخمهایی که از کشیده شدن ارنجهایم به سیمانهای سفید دیوار حیاط موقع تمرین و چه توانستنی را تحریه میکردم انگار قله قاف را فتح نموده ام هییت های پی در پی جارو کشیدن با دست ساعت یازده صبح و جمع شدن گرده ای اشغال جلوی در… مزاحمت های تلفني سيلي هاي پی درپی که رضا از پدرم میخورد و خونی که از دماغش جاری میشد فروش ناخنهای بلند و مانیکور شده ی مریم برای اینکه بی حیایی محسوب بود وبعد ازكُلي کَل و مکل و جر و دعوا با پدرم به قیمت هزار تومن هر ناخن صدد … عقد کنان اکرم امدن اقا جلال با دوهندوانه در شب یلدا خواب حضرت زینب که خانم امیری همسایه مودبمون برای خاستگاری که مادر اصرار داشت مریم به او بله بگویدتا مبادا من بخاطر زيبايي زودتر عروس نشوم وعده های شیرین که بابت بله گفتن به خاستگار ناخواسته ام میگرفتم که اخر هم جوابی نداد چه روزهایی انگارر سرم کمی سبک شد روزگاری تلخ نه اینکه در حایگاه قربانی باشم که بلکه بیشتر تلخیش میچربید .و هزااران خاطره ای که استرس، در دفتر ثبت خاطرم مهروموم کرده است خون دماغهای مادر هفت گوسفندی که نذر کردم که مادر نمیرد در حالی که او حتی بیمار هم نبود اما من به خیالم مسبب مرگ مادر میشوم در اخر… شنبه هایی که با ترس ظهور امام زما ن تا غروب جمعه طول میکشید که اخر هم نیامد تا جهان را گلستان کند اعتیاد برادرم و بیقراریهای نوزاد مریم که گویا مسبب ان تن ندادن من به ازدواج اجباریم بود. اندوهی که در صورت امید کوچولو موج میزد فقر اکرم خشمهای علی اخلاق زیر صفر پدر رفت و امد های فامیل صحبتهای پر ضد و نقیض دایی و خاله و عمه وزن دایی ههه ه ه ه چه بساطی داشتیم روزگاری که در ان سالها گذشت و باز هم روزگار گذشت از خانه بوعلی از غزالی از اعتماد و از کوچه های پهن و نا اشنای غرب روزگار میگذررد و میگذرررد ان گذشت این نیز هم … حنا و حامی باهم بزرگ شدن اول جداشدن مسیرشان رسیده چیزی نمانده البته که دل باید بتپد اخرش دل حرف اول و اخر را میزند دل باید بخواهد اما خدا میخواهد و میشود …و خدا نمیخواهد و نمیشود چه راحت میکند خیال را وقتیکه میفهمی ما همدیگر را فقط انتخاب میکنیم که سالیانی نه چندان کم نه چندان طولانی کنار هم هستیم و در نهایت ما هر کدام مجردیم چه چالش های عمیق و در هم بر همی با هم و چه برزخهای جدا جدایی در درون خود… چه گیر افتاده ام در برزخ وابستگی هایم من خوشخواب خواب را از سرم ،برزخ ،پرانده سرخوردگیها و لمس تنهایی که در اخر تنهایی تورا به فکرمی اندازد که ایا چیزی هم اموخته ای کلاس چندمی دو تا یکی رفتی بالا نمره قبولی را اورده ای یا در جا زده ای که البته که در جا میزنم هرچند که انسان همواره در حال خطاست و هر خطا رنجی به تو می دهد که دردی را تحربه کنی و این تحربه حاویه درسی ست که من نمی اموزم پریشاتانم در این بررخ هزاااران ساله گمکرده راهم و پراکنده گو… ازاده….
  continue reading

724 قسمت

همه قسمت ها

×
 
Loading …

به Player FM خوش آمدید!

Player FM در سراسر وب را برای یافتن پادکست های با کیفیت اسکن می کند تا همین الان لذت ببرید. این بهترین برنامه ی پادکست است که در اندروید، آیفون و وب کار می کند. ثبت نام کنید تا اشتراک های شما در بین دستگاه های مختلف همگام سازی شود.

 

راهنمای مرجع سریع