چای آخر شب پادکستی برای آنهاست که گهگاه میخواهند خستگی و ملال روزمره را فراموش کنند و وارد دنیای رنگارنگ و خیالانگیزِ ادبیات فارسی شوند. Late Night Tea is a podcast for those who every now and then like to leave behind the boredom of day to day life, and delve into the colorful and imaginative world of classical Persian literature.
…
continue reading
در برنامه چهلم و دوم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را میشنویم. در قسمت قبلی دیدیم هرمزکیل و قزلملک در میدان جنگ باهم رو در رو شدند و در انواع و اقسام روشها از تیرو کمان و جنگ روی اسب و شمشیربازی تا کشتی پهلوانی را آزمودند. از آن طرف سمک و دوستان در پی گرفتن مهران وزیر درگیر مسالهای هستند، هرکس که برای گرفتن مهران به سرای شاه میرود برنمیگردد، …
…
continue reading
در برنامه چهلم و یکم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی ملکدار از طرف شاه فغفور با مال و هزینه بسیار به لشکرگاه خورشید شاه آمد تا مهپری را به وصال خورشیدشاه رساند. خاطور و کانون همان اطراف در حال نقم کندن هستند. جنگ دو سپاه نیز در قسمت قبل آغاز شد و به جایی رسید که قزلملک آماده میدان شد تا با هرمزکیل روبه رو شود. اکنون در این…
…
continue reading
در برنامه چهلم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی واکنش ارمنشاه و پسرش قزلملک به نامه تهدیدآمیز خورشیدشاه را دیدیم که به توصیه شهران اجازه دادند رسولان و اسیران را همراه خلعت به آنها برگردانند، اما در ضمن برای جنگ و مقابله برای پس گرفتن مه پری هم آماده میشدند. همچنین دیدیم که کانون و قزل ملک باهم تبانی کردند و کانون رفت تا مه…
…
continue reading
در برنامه سی و نهم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی شاهد اتفاقات بسیار مطلوبی بودیم، سمک قلعه را به دست گرفت و شروان لشکر بیرون قلعه را شکست داد، وقتی این خبر به خورشیدشاه رسید او بسیار خرم شد و بالاخره مهپری را پس از مدت ها دید. سپس او را با خود به لشکرگاه بردند، اما وقتی خورشیدشاه از مهپری طلب وصال کرد مهپری سر باز زد و …
…
continue reading
در برنامه سی و هشتم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی متوجه شدیم که سمک و سرخورد تمام این مدت در زیرزمین خزانه قلعه مخفی شده بودند که در آنجا به نیال برخوردند و فهمیدند که نیال دوست آنهاست و میشود به او اعتماد کرد. نیال هم کمک کرد تا طرمشه را گیر بیاندازند. سپس سراغ مهپری و روحافزای رفتند و منکول که نگهبان آنها بود را کشتن…
…
continue reading
در برنامه سی و هفتم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی دیدیم که بعد از این که طرمشه توسط خان پیدا شد و همه متوجه شدند که مهپری داخل قلعه نیست جستجوها برای یافتن مهپری و سمک و بقیه آغاز شد و به کمک اسب تیزبین، مهپری و روحافزای را پیدا کردند و به قلعه بازگرداندند. روحافزای رزماق و پسرانش را لو داد و ادخان زن و فرزند او را از…
…
continue reading
در برنامه سی و ششم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی دیدیم که سرخ ورد دختر بود و بلافاصله هم با سمک ازدواج کرد. این مهمترین اتفاق قسمت قبل بود، اما بعد دیدیم که سمک چطور مهپری و روحافزای را با کمک رزماق از قلعه بیرون برد. از آن طرف هم ارمنشاه شخصی را پیش ادخان فرستاد تا از طرمشه خبر بگیرد، سمک هم که از این قضیه باخبر شده بود…
…
continue reading
در برنامه سی و پنجم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را میشنویم. در قسمت قبلی دیدیم که ارمنشاه وقتی پیغام طرمشه را گرفت افرادی در پی آنها فرستاد اما سرخورد که به سرعت خود را به سمک رسانده بود خیانت طرمشه را به او گفت، سپس با سمک و آتشک رفتند تا برای ورود به قلعه نقشهای پیاده کنند که در این حین با رزماق هیزمکش و پسرانش آشنا شدند و بقیه ماجرا. خلاصه…
…
continue reading
در برنامه سی و چهارم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی شاهد مکالمه بین خردسبشیدو فرستاده خورشید شاه و ارمنشاه و پسرش قزلملک در دربار بودیم و دیدیم که در نهایت قرار شد شیدو یک هفته در دربار بماند تا ارمنشاه جواب نامه را به او بگوید. سمک هم خود را به شیدو رساند و ماجراهایی که از اول با خورشیدشاه داشت را برایش تعریف کرد و قرار …
…
continue reading
در برنامه سی و سوم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را میشنویم. در قسمت قبلی دیدیم که هامان با توجه به توصیه مرزبانشاه در مورد برقراری صلح ، نامهای به ارمنشاه نوشت و خردسبشیدو که از پهلوانان حلب بود رسولی را به عهده گرفت. سمک هم وقتی فهمید که رسول از سمت چین به آنجا آمده با لباس مبدل به شهر رفت تا از اوضاع و احوال باخبر شود و دیدیم که چطور خود را…
…
continue reading
در برنامه سی و دوم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی دیدیم که سپاه هامان چطور سپاه قزل ملک را با خاک یکسان کرد و قزل ملک تنها با بیست نفر به ماچین نزد پدر برگشت. اما فرخ روز به دنبال مهپری به قلعه شاهک رفت و فهمید آنجا نیست و مهپری را بردهاند. هامان هم گفت پس ما به ماچین میرویم تا مهپری را پس بگیریم و مهپری در قلعه فلکی …
…
continue reading
در برنامه سی و یکم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی دیدیم که کانون چطور با حیله مهپری را از قلعه شاهک خارج کرد و به قلعه فلکی برد، سپاه هامان هم به خورشیدشاه رسید و جنگ دوباره شروع شد و دیدیم که هرمزکیل از سمت خورشیدشاه هنرنماییهای زیادی کرد و قطور برادر قطران را کشت. اما همین که قطران خواست برود و انتقام برادرش را بگیرد کل…
…
continue reading
در برنامه سیام چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را میشنویم. در قسمت قبلی از محتوای نامه مرزبانشاه باخبر شدیم نامه تاثیربرانگیز و محکمی که نوشته بود و دیدیم که هامان و سپاه بزرگش به سمت خورشیدشاه روانه شدند، از آن طرف هم دیدیم که کانون پس از آن که متوجه شد پسرانش در ماچین ناپدید شدهاند تصمیم گرفت سریع به دنبال مهپری برود تا سپس بتواند به ماچین رود…
…
continue reading
در برنامه بیست و نهم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی دیدیم که فغفور پس از آن که از خیانت مهران مطمئن شد، درحال جمع کردن سپاهی بود تا به کمک خورشیدشاه بفرستد و در همین میان نشانههای هجوم لشکری بیگانه به چین پیدا شد که بعدتر معلوم شد آن سپاه بزرگ از سمت حلب و به دنبال خورشیدشاه به آنجا آمدهاند. در انتهای قسمت قبل هم دیدیم که…
…
continue reading
در برنامه بیست و هشتم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی دیدیم که برادران قصاب چطور با دخالت شحنه و اعتراف طرمشه آزاد شدند. سمک هم تصمیم گرفت این بار مهران را دربند کند که در همان لحظه دلدرد شدیدی گرفت و زمینگیر شد. در میدان جنگ هم فرخ روز با قطران و پهلوان های دیگر سپاه درگیر بود اما هیچ کدام شکست نمیخوردند که خورشید شاه به ف…
…
continue reading
در برنامه بیست و هفتم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی دیدیم که سمک چطور سام و سیاه گیل را از زندان خارج کرد و آشوبی در دربار شاه به راه انداخت، در خانه مادرخوانده آتشک هم با سرخ ورد آشنا شدیم که شیفته سمک بود و دوست داشت جوانمردانه به او خدمت کند. در دربار شاه هم وقتی که مهران طرمشه را گناهکار معرفی کرد طرمشه زیر ضربه های چو…
…
continue reading
در برنامه بیست و ششم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی دیدیم که قطران و فرخ روز در میدان باهم جنگیدند اما هیچ یک نتوانست بر دیگری چیره شود. سمک هم وقتی با خبر شد که سام و سیاه گیل اسیر شدهاند و در ماچین هستند تصمیم گرفت که آنها را از زندان نجات دهد. در این قسمت ادامه قصه را میشنویم از جایی که سمک و آتشک در گرمابهای نزدیک ز…
…
continue reading
در برنامه بیست و پنجم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی دیدیم که کانون چطور قطران و قطور و مهران و سیلم را از زندان دره بغرایی نجات داد و این سه نفر نیمه شب به لشکر خورشیدشاه شبیخون زدند و سام و سیاهگیل را اسیر کردند. سپس قزلملک آنها را به همراه مهران فرستاد به ماچین. در این قسمت ادامه قصه را میشنویم تا ببینیم حالا که قطرا…
…
continue reading
در برنامه بیست و چهارم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی دیدیم که سمک چطور با حیلههای مخصوص به خودش بهزاد و رزمیار را گرفت و زندانی کرد در حالیکه خود آنها هم در شهر به دنبال سمک و آتشک میگشتند. در این قسمت ادامه قصه را می شنویم و برمیگردیم به چین و جنگ بین دو سپاه تا ببینیم که بعد از اسیر شدن قطران و قطور و مهران و سیلم، کا…
…
continue reading
در برنامه بیست و سوم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی دیدیم که سمک و آتشک چطور به دربار ارمنشاه رفتند و دلارام را با خود به در آوردند، و بعد شب را در خانه خمار ماندند و بهزاد و رزمیار را که در کمین آنها بودند دور زدند. در این قسمت ادامه قصه را می شنویم تا ببینیم اکنون بهزاد و رزمیار در چه حال هستند. اگر هنوز قسمتهای قبلی را …
…
continue reading
در برنامه بیست و دوم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی دیدیم که مهران، قطور و سیلم چطور اسیر فرخروز شدند و چطور نیرنگ مهران آشکار شد و سپس آنها به پیشنهاد ارغون به دره بغرایی فرستاده شدند. کانون و کافور هم در فکر نجات آنها افتادهاند. در این قسمت ادامه قصه را میشنویم تا ببینیم سمک و آتشک که قبل از این قضایا به ماچین رفته بود…
…
continue reading
در برنامه بیست و یکم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی دیدیم که مقوقر چطور کشته شد و قلعه شاهک به لالاصالح و مهپری واگذار شد. خورشیدشاه هم به شاه فغفور نامهای نوشت و درخواست کمک کرد، ضمنا از آمدن کانون و کافور هم باخبر شده بود. در این قسمت ادامه قصه را میشنویم تا ببینیم شاه فغفور به نامه خورشیدشاه چه واکنشی نشان خواهد داد.…
…
continue reading
در برنامه بیستم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی دیدیم که سمک چطور وارد قلعه شاهک شد و در حال ترتیب نقشهای برای کشتن مقوقر و فتح قلعه بود. اما آتشک که از اجرای نقشه سمک میترسید در برابر اجرای آن مقاومت میکرد. در این قسمت ادامه قصه را می شنویم تا ببینیم این دو عیار در نهایت چطور عمل میکنند. اگر هنوز قسمتهای قبلی را نشنیده…
…
continue reading
در برنامه نوزدهم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی دیدیم که پس از توقف جنگ، سمک به همراه آتشک به قلعه شاهک رفتند تا از اوضاع مه پری مطلع شوند. مقوقر هم که که در قلعه به تازگی از کشته شدن مادرش به دست سمک باخبر شده بود قصد جان سمک را داشت. در این قسمت ادامه قصه را می شنویم و میبینیم پس از اینکه مقوقر در قلعه را به روی سنگ و آت…
…
continue reading
در برنامه هجدهم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی دیدیم که قزلملک پس از باخبر شدن از اسارت قطران به پدرش ارمنشاه نامهای نوشت و از او درخواست کمک کرد، در ضمن قصد داشت تا زمانیکه جواب نامه پدر نیامده است جنگ را متوقف کند اما از آن طرف سپاه خورشیدشاه که از این موضوع بیخبر بودند می خواستند به ادامه جنگ بپردازند. در این قسمت هم …
…
continue reading
در برنامه هفدهم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی دیدیم که سمک چطور به کمک آتشک قطران را به سمت لشکر خود آورد و قرار شد او را با دویست سرباز به دره بغرایی ببرند و آنجا دربند کنند، اما هنوز قزلملک و سپاه متوجه نبودن او نشدهاند. در این قسمت ادامه قصه را میشنویم و میبینیم که آنها چطور متوجه این موضوع خواهند شد. اگر هنوز قسمت…
…
continue reading
در برنامه شانزدهم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی دیدیم که جنگ بین سپاه چین و ماچین شروع شد و با ورود قطران به میدان، جنگ متوقف شد. سمک با دیدن ترس سپاه از قطران برای گرفتن او به سمت سپاه لشکر رفت و تلاش مفیدی هم کرد، اما در نهایت موفق نشد. در این قسمت ادامه قصه را میشنویم و میبینیم قطران که پس از رها شدن به آن حال و روز ت…
…
continue reading
در برنامه پانزدهم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی دیدیم که مهپری را به قلعه شاهک فرستادند تا زمانی که جنگ تمام شود سپس خورشید شاه و عیاران آماده جنگ با قزلملک و پیوستن به سپاه شاه فغفور شدند. در این قسمت ادامه قصه را میشنویم و میبینیم در این میدان جنگ که نتیجه آن میتواند برای خورشیدشاه خیلی مهم باشد چه اتفاقاتی خواهد اف…
…
continue reading
در برنامه چهاردهم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی دیدیم که وقتی به دستور شاه مهپری را فرستادند برای قزل ملک، خورشید شاه از راه رسید و با سپاه محافظ مهپری جنگید و او را نجات داد حالا باید به جای امنی میرفتند. در این قسمت ادامه قصه را میشنویم وقتی که سمک به خورشیدشاه و عیاران پیشنهاد داد تا بروند به دره ارغون سرچوپان کسی ک…
…
continue reading
در برنامه سیزدهم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی دیدیم که سمور قزلملک را از جنگ منصرف کرد تا به شاه فغفور خبر دهد که شاهزاده ماچین خواستار دختر است. مهران وزیر نیز شاه را مجاب کرد که خورشیدشاه مناسب دامادی او نیست و باید دختر را به قزلملک دهد. پس شاه از او خواست برود و نظر مهپری را در این مورد جویا شود. در این قسمت هم ادا…
…
continue reading
در برنامه دوازدهم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی دیدیم خورشیدشاه که در خانه زید بود جمهور را ملاقات کرد و از طریق او به پدر خود در حلب نامهای نوشت و سپس به اتفاق فرخ روز و شغال از شهر خارج شدند. در این قسمت هم ادامه قصه را می شنویم. از آنجا که سمک در حال صحبت با مهپری به دنبال چارهای برای نجات جوانمردان از آتش کوچه سنگین…
…
continue reading
در برنامه یازدهم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی عیاران با سپاه شاه فغفور به فرماندهی شیرافکن درگیر شدند، اما از آنجا که در موقعیت خوبی (کوچه سنگین) قرار داشتند توانستند شبدیز و شیرافکن را از بین ببرند که برای مهران مهره های مهمی بودند. اما سمک هنگام کشتن شیرافکن دستگیر شد و به زندان افتاد. در این قسمت هم ادامه قصه را می شنو…
…
continue reading
در برنامه دهم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی، بعد از صحبت های قاطع قزل ملک با شاه فغفور و مهران برای رسیدن به مه پری و نامه نگاری های آنها داستان به اینجا رسید که مهران از طریق شبدیز از زنده بودن سمک و محل مخفی شدن عیاران آگاه شد و شاه را وادار به اقدامی علیه عیاران کرد تا نابودشان کند. در این قسمت هم ادامه قصه را می شنویم …
…
continue reading
در برنامه نهم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی در جریان خیانتی که مهران به شاه فغفور می کند قرار گرفتیم و دیدیم که از طریق شبدیز وارد مذاکره با ارمنشاه پادشاه ماچین شد که در نتیجه آن قزل ملک پسر شاه ماچین، به سمت چین آمد و شروع به تاراج و غارت کرد. در این قسمت هم ادامه قصه را می شنویم در حالیکه مردم از خرابکاریهای لشکر ماچی…
…
continue reading
در برنامه هشتم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی مشخص شد که مه پری پیش مهران وزیر است و شاه فغفور بعد از فهمیدن ماجرا نه تنها مجازاتش نکرد بلکه به پیشنهاد وزیر ترتیب حیله ای را علیه عیاران داد که طی آن بیشتر عیاران ناجوانمردانه کشته شدند اما سمک توانست خودش را نجات دهد. در این قسمت هم ادامه قصه را دنبال میکنیم در حالیکه هنوز …
…
continue reading
در برنامه هفتم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی شاهد نبرد شاهزاده با دیگران بودیم و دیدیم که سمک با کشتن پسر وزیر گره کوری به داستان اضافه کرد و بعد تصمیم گرفت که مه پری را بدزدد اما موفق نبود. در این قسمت هم ادامه این ماجرا رو دنبال میکنیم ببینیم که مه پری الان کجاست . اگر هنوز قسمت های قبلی را نشنیده اید پیشنهاد میکنم اول…
…
continue reading
در برنامه ششم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی تمامی شاهزاده ها از زندان مخفی دایه جادوگر آزاد شدند و با برملا شدن هویت اصلی دل افروز جوانه عشق در دل مه پری سر برزد. در این قسمت هم با ادامه این عاشقانه و چالش های جدیدی که به آن اضافه می شود همراه ما باشید. اگر هنوز قسمت های قبلی را نشنیده اید پیشنهاد میکنم اول آنها را بشنوی…
…
continue reading
در برنامه پنجم چای آخر شب ادامه داستان سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی خورشید شاه به کمک سمک عیار و رابط او در دربار فغفور با لباس کنیزان وارد سرای شاه شد، نزد مه پری رفت و توانست به زندان جادوگر راه پیدا کند و برادرش را نجات دهد. در این قسمت هم با ما همراه باشید تا از ادامه ماجراهای خورشید شاه و سمک عیار باخبر شوید. اگر هنوز قسمت های قبلی را نش…
…
continue reading
در برنامه چهارم چای آخر شب قسمت چهارم داستان سمک عیار خوانده می شود. در قسمت قبلی برادر خورشیدشاه توسط دایه جادوگر ربوده شد و بعد شاهزاده در شهر با سمک عیار و شغال پیل زور سردسته جوانمردان شهر برخورد میکند و در مورد آنان پرس و جو میکند. در این قسمت خواهیم دید که خورشید شاه چطور با گروه جوانمردان آشنا می شود و از آنان کمک میخواهد. اگر هنوز قسمت ه…
…
continue reading
در برنامه سوم چای آخر شب قسمت سوم داستان سمک عیار خوانده می شود. اگر قسمت های اول و دوم قصه را شنیده باشید در جریان انگشتر نقشداری که شاهزاده را به دختر شاه چین رساند هستید. در این قسمت خواهیم دید که پس از اینکه او تصمیم میگیرد در پی معشوق سفر سخت و طولانی خود را آغاز کند چه ماجراهایی پیش می آید. اگر به محتوایی که تیم چایِ آخر شب تولید میکند، عل…
…
continue reading
در برنامه دوم چای آخر شب قسمت دوم داستان سمک عیار خوانده شد. پس از اینکه در قسمت اول با یکی از شخصیت های اصلی قصه یعنی خورشید شاه آشنا شدیم در این قسمت با اتفاقات جالبی که او درگیر آن شد رو به رو می شویم. اگر هنوز قسمت اول قصه را نشنیده اید پیشنهاد میکنم حتما اول آن را بشنوید بعد ادامه داستان را در قسمت دوم دنبال کنید. اگر به محتوایی که تیم چایِ…
…
continue reading
1
قسمت اول - مرزبانشاه در آرزوی فرزند
1:00:55
1:00:55
در پخش در آینده
در پخش در آینده
لیست ها
پسندیدن
دوست داشته شد
1:00:55
در برنامه اول چای آخر شب خواندن قصه سمک عیار را آغاز کردیم. یکی از داستان های بلند و عامیانه فارسی که در شرح دلاوری ها، جوانمردی ها، زیرکی ها و تدابیر عیّاری به نام سمک است. این کتاب با اشتمال بر هزاران نکته اجتماعی، فلسفی و اخلاقی کتابی سودمند به شمار می رود و خواننده را با بسیاری از افکار و معتقدات و آداب و رسوم مردمان گذشته این سرزمین آشنا می کن…
…
continue reading
پیش برنامه پادکست چای آخر شب در مورد اهداف، سمت و سوی فکری و محتوای پادکستِ ماست و علت انتخاب داستان سمک عیار برای اولین پروژهی چایِ آخر شب را بیان می کند. من دغدغههای بیشتری از تولیدِ سرگرمی رو توی این قسمت توضیح میدم. لطفاً برای حمایت از چای آخر شب و اهدافش از آن حمایت کنید و به دوستان خود شنیدن آن را پیشنهاد دهید. اگر به محتوایی که تیم چایِ آ…
…
continue reading