قسمت سی و نهم - خاطور استاد کانون
Manage episode 319601692 series 3312882
در برنامه سی و نهم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی شاهد اتفاقات بسیار مطلوبی بودیم، سمک قلعه را به دست گرفت و شروان لشکر بیرون قلعه را شکست داد، وقتی این خبر به خورشیدشاه رسید او بسیار خرم شد و بالاخره مهپری را پس از مدت ها دید. سپس او را با خود به لشکرگاه بردند، اما وقتی خورشیدشاه از مهپری طلب وصال کرد مهپری سر باز زد و از شاه درخواست کرد ابتدا به پدرش نامه بنویسد و برای این کار طبق قاعده پیش بروند. پس خورشیدشاه فورا نامه نوشت و به سوره حلبی سپرد تا به فغفورشاه برساند. از آن طرف سمک به سمت ماچین رفت تا به گفته خودش ارمنشاه را دست بسته بیاورد اما وسط راه باخبر شد که خردسب شیدو و صابر و صملاد و خمار در بند هستند و دلارام هم به دربار برگردانده شده، پس رفت تا همه آنها را نجات دهد. طرمشه هم که اسیر بود به طرز آشفته حال و غمناکی کشته شد. حالا در این قسمت می بینیم وقتی نامه خورشیدشاه به فغفور میرسد چه اتفاقی میافتد. اگر هنوز قسمتهای قبلی را نشنیدهاید پیشنهاد میکنم اول آنها را بشنوید و سپس ادامه قصه را در این قسمت دنبال کنید.
راوی: حمیده مسرت
تحلیل و بررسی متن: سمانه حسینی، زهرا مهدیخواه، حمیده مسرت
موسیقی: آلبوم عصیان، کاری از نادر فولادنسب
کانال تلگرام: @naderfouladinasab
--- Send in a voice message: https://podcasters.spotify.com/pod/show/latenighttea/message43 قسمت