پایان «محور مقاومت» و ناتوانی نظامی جمهوری اسلامی در برابر اسرائیل
Manage episode 447456752 series 3317519
صبح روز شنبه ۲۶ اکتبر پس از حملۀ هوایی اسرائیل به ایران رسانههای وابسته به جمهوری اسلامی اعلام کردند که آن حمله خسارتهای محدودی به بار آورده و وضعیت عادی است. نهادهای دولتی ایران میکوشند عملیات اسرائیل را کماهمیت جلوه دهند تا جایی که حتی سپاه پاسداران از «شکست» آن عملیات سخن میگوید.
اما اسرائیلیها مدعیاند که با ۱۴۰ جنگنده دستکم ۲۰ پایگاه نظامی ایران را در یک عملیات سه مرحلهای هدف قرار دادهاند. منابع ایرانی این ادعا را رد میکنند و آن را «آوازهگری اسرائیل» میخوانند. آنها حتی به مردم گفتهاند که رهبران اسرائیل از ترس واکنش احتمالی ایران، حمله را از پناهگاهها هدایت میکردند. گفته میشود رسانههای ایران دربارۀ شمار کشتگان نیز حقیقت را به مردم نمیگویند.
تا میانۀ ماه اکتبر بسیاری از کارشناسان احتمال میدادند که اسرائیل در واکنش به حملۀ موشکی اول اکتبر جمهوری اسلامی، تأسیسات هستهای و نفتی ایران را هدف قرار دهد. بعضی از آنان حتی از یک «فرصت طلایی» سخن میگفتند که جمهوری اسلامی با حملۀ موشکیاش به دست اسرائیل داده است. اما جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا، به تأکید از اسرائیل میخواست که تأسیساتی از این دست را هدف قرار ندهد. زیرا حمله به چنین تأسیساتی ممکن بود به جنگی تمام عیار بینجامد. به همین سبب، پس از حملههای شبانۀ اسرائیل به پایگاههای نظامی ایران، آمریکاییها از جمهوری اسلامی خواستند پاسخی به آن حملهها ندهد تا بلکه تبادل مستقیم آتش میان ایران و اسرائیل پایان پذیرد.
حملۀ اسرائیل به زیرساختهای حیاتی کشور مانند تأسیسات هستهای، نفتی و انرژی میتوانست جمهوری اسلامی را در وضعی بسیار دشوار و حتی مرگبار قرار دهد. اما با پافشاری رئیس جمهور آمریکا، نتانیاهو حملههای هواییاش را به هدفهای نظامی متعارف محدود کرد.
رسانههای آمریکایی پیش از حملۀ اسرائیل اعلام کرده بودند که اگر پاسخ اسرائیل سخت و به عبارتی دندان شکن نباشد، ایران ممکن است از واکنش انتقامجویانه خودداری کند. به گزارش نیویورک تایمز، مقامهای ایرانی گفته بودند اگر حملۀ اسرائیل خسارت و تلفات زیادی نداشته باشد، ایران پاسخی نخواهد داد. به همین سبب، اسرائیل عملیات خود را به چند پایگاه نظامی و تأسیسات ذخیرۀ موشک و پهپاد محدود کرد. به رغم خط و نشانهایی که بعضی از فرماندهان نظامی میکشند، بیشتر کارشناسان بر این عقیدهاند که ایران واکنشی نشان نخواهد داد.
به عقیدۀ آنان، جمهوری اسلامی اکنون دیگر به ناتوانیِ نظامی خود در برابر اسرائیل پی برده است و میداند که در وضع بسیار شکنندهای قرار دارد؛ به ویژه از آن رو که نیروهای نیابتیاش در منطقه کم و بیش تار و مار شدهاند. امروز دیگر کسی از «محور مقاومت» سخنی نمیگوید. محور مقاومت دربرگیرندۀ حزبالله لبنان، گروههای شبه نظامی شیعۀ عراقی، انصارالله یمن، گروهای شبه نظامی سوریِ طرفدار بشار اسد و نیز سازمانهای حماس و جهاد اسلامی فلسطین بود. در یک سال گذشته اسرائیل بیشتر این سازمانها و گروهها را تار و مار یا زمینگیر کرد.
تا همین چندی پیش رهبران جمهوری اسلامی از «محور مقاومت» زیر عنوان عامل تعیین کننده در «عمق راهبردی» یا «عمق استراتژیک» یاد میکردند. «محور مقاومت» به جمهوری اسلامی امکان میداد تا در برابر خطر حمله به خاک کشور، نیرویی بازدارنده در خارج از کشور داشته باشد. بنابراین، از نظر رهبران جمهوری اسلامی «محور مقاومت»، در اصل، نیرویی بازدارنده در برابر حملۀ احتمالی اسرائیل یا ایالات متحد آمریکا به ایران بود. آنان مدعی بودند که اگر حملهای به ایران بشود نیروهای «محور مقاومت» منطقه را به آتش خواهند کشید.
اما امروز با از میان رفتن «محور مقاومت» کار جمهوری اسلامی به جایی رسیده است که وزیر امور خارجهاش دست به دامن دبیرکل سازمان ملل میشود تا با برگزاری نشست فوریِ شورای امنیت جلو حملههای آیندۀ اسرائیل را که سالانه میلیاردها دلار کمک نظامی از ایالات متحد آمریکا دریافت می کند، بگیرد.
البته مقامهای جمهوری اسلامی رسماً اعلام میکنند که از حق خود برای پاسخگویی به حملۀ اسرائیل چشمپوشی نخواهند کرد، اما کارشناسان معتقدند که پاسخ فوری جمهوری اسلامی با منافع راهبردیِ آن سازگار نیست. به همین سبب، رسانهها و تلویزیون دولتی ایران بر طبل «پیروزی» میکوبند و ادعاهای اسرائیل را آوازهگری یا تبلیغات میخوانند. آنها در عین حال میکوشند ابعاد واقعی خسارتهایی را که حملۀ اسرائیل به تأسیسات تولید موشکهای بالیستیک و پهپاد ایران وارد آورده از افکار عمومی پنهان کنند.
بعضی از کارشناسان پا فراتر مینهند و میگویند در پس تهدیدهای لفظی جمهوری اسلامی توافقی ضمنی با رهبران اسرائیل نهفته است و گویا دو کشور تا آیندهای نامعلوم تصمیم به تنشزدایی گرفتهاند. شکی نیست که انتخابات ریاست جمهوری آمریکا که تا یک هفتۀ دیگر برگزار خواهد شد، در روابط ایران و اسرائیل بسیار اثرگذار خواهد بود. گفته میشود هماکنون سرنخ روابط دو کشور در دست کاخ سفید است. بنابراین، بعید به نظر می رسد که تنشها میان دو کشور تا جایگیر شدن جانشین بایدن در کاخ سفید افزایش یابد.
بعضی از کارشناسان، سهم تندروهای جمهوری اسلامی را در برافروختن آتش جنگ با اسرائیل کم نمیدانند. اما به گفتۀ ناظران باریک بین، پیروزیهای برقآسای اسرائیل در چند ماه گذشته به ویژه با پشتیبانی بیدریغ آمریکا، تندروهای رژیم را به هراس افکنده است. به گفتۀ آنان، تاکنون تندروهای جمهوری اسلامی جنگطلبی را بهانهای برای بقای سیاسی خود و وسیلهای برای ادامۀ حیات رژیم میدانستند، اما اکنون فهمیدهاند که شعله ور شدن آتش جنگی تمام عیار با اسرائیل میتواند به حیات آنان و جمهوری اسلامی پایان دهد. بیجهت نیست که پس از حملۀ اسرائیل به سرکوب و اعدام مخالفان در داخل روی آوردهاند و هراسافکنی در دل مردم را از سر گرفتهاند.
24 قسمت