شما ۱۸ تیر ۱۳۷۸ کجا بودی؟
بایگانی مجموعه ها ("فیدهای غیر فعال" status)
When? This feed was archived on May 16, 2022 20:02 (). Last successful fetch was on April 08, 2022 21:25 ()
Why? فیدهای غیر فعال status. سرورهای ما، برای یک دوره پایدار، قادر به بازیابی یک فید پادکست معتبر نبوده اند.
What now? You might be able to find a more up-to-date version using the search function. This series will no longer be checked for updates. If you believe this to be in error, please check if the publisher's feed link below is valid and contact support to request the feed be restored or if you have any other concerns about this.
Manage episode 297113178 series 2907953
برنامه جمعه ۱۸ تیر ۱۴۰۰
جمال هاج و واج داشت نگام می کرد. یک سکوتی برقرار شد و جمال یه دفعه گفت بیا حسینی! بیا من یه ذره پول دارم! بیا برو یه تیکه کالباس و چند تا نون و یه شونه تخم مرغ بگیر بیار بزنیم به بدن
از خوشحالی جیغ زدم. پول را از دستش قاپیدم و با دمپایی و پیژامه زدم بیرون سمت سوپر محل
روبهروی سوپر مارکت یه مطبوعاتی بود. بعد از اینکه خاتمی اومده بود و روزنامه های دوم خردادی راه افتاده بودند، همیشه یه چند نفر مفتخون داشتند جلوی باجه تیترها رو میخوندند
رفتم توی سوپر! مارتادلا ! آب پرتقال! یه بسته لواش و یه بسته سیگار بهمن! در آخرین لحظه اما نظرم رو عوض کردم و گفتم به جای یه پاکت بهمن به همون اندازه پول یه پاکت بهمن بهم وینستون قرمز که گرونتر بود بده! ۵ نخ سیگار داد
اومدم دم مطبوعاتیه و از دم فلهای ۵ تا روزنامه برداشتم. صبح امروز و خرداد و چند تا دیگه. رسیدم خونه روزنامهها رو گذاشتم روی میز و گشتم و صفحه فرهنگ و هنر رو از هر کدوم در آوردم و بقیه روزنامه رو پرت کردم یه گوشه و یا سفره کردم روی میز! کلاً اینجوری روزنامه میخوندم
اصلاً حوصله سیاست رو هم نداشتم. سیاسی هم نبودم ولی نمیدونستم که تنها چند ساعت دیگه برای همیشه سیاسی میشم. یعنی سیاسیام میکنند. آن روز روز ۱۸ تیر ۱۳۷۸ بود
این برنامه داستان آن روز من است
133 قسمت