Artwork

محتوای ارائه شده توسط خصوصی - Khosousi. تمام محتوای پادکست شامل قسمت‌ها، گرافیک‌ها و توضیحات پادکست مستقیماً توسط خصوصی - Khosousi یا شریک پلتفرم پادکست آن‌ها آپلود و ارائه می‌شوند. اگر فکر می‌کنید شخصی بدون اجازه شما از اثر دارای حق نسخه‌برداری شما استفاده می‌کند، می‌توانید روندی که در اینجا شرح داده شده است را دنبال کنید.https://fa.player.fm/legal
Player FM - برنامه پادکست
با برنامه Player FM !

Nargese Mast - Shajarian, Ebadi & Mousavi - Esfahan 60.5.28

1:16:33
 
اشتراک گذاری
 

Manage episode 335813163 series 3312894
محتوای ارائه شده توسط خصوصی - Khosousi. تمام محتوای پادکست شامل قسمت‌ها، گرافیک‌ها و توضیحات پادکست مستقیماً توسط خصوصی - Khosousi یا شریک پلتفرم پادکست آن‌ها آپلود و ارائه می‌شوند. اگر فکر می‌کنید شخصی بدون اجازه شما از اثر دارای حق نسخه‌برداری شما استفاده می‌کند، می‌توانید روندی که در اینجا شرح داده شده است را دنبال کنید.https://fa.player.fm/legal

نرگس مست

اجرای خصوصی در آواز اصفهان - ۲۸ مرداد ۱۳۶۰

آواز: محمدرضا #شجریان

سه‌تار: احمد #عبادی

نی: محمد #موسوی

من از تو صبر ندارم که بی تو بنشینم

کسی دگر نتوانم که بر تو بگزینم

بپرس حال من آخر چو بگذری روزی

که چون همی گذرد روزگار مسکینم

ندانمت که چه گویم تو هر دو چشم منی

که بی وجود عزیزت جهان نمی بینم

چو روی دوست نبینی جهان ندیدن به

شب فراق منه شمع پیش بالینم

ضرورت است که عهد وفا به سر برمت

و اگر جفا به سر آید هزار چندینم

بگرد بر سرم ای آسیای دور زمان

به هر جفا که توانی که سنگ زیرینم

*****

من از تو روی نپیچم گرم بیازاری

روا بود ز نکویان تحمل خواری

به هر سلاح که خون مرا بخواهی ریخت

حلال کردمت الا به تیغ بیزاری

اگر به صید روی وحشی از تو نگریزد

که در کمند تو راحت بود گرفتاری

به انتظار عیادت که دوست می آید

خوش است بر دل رنجور عشق بیماری

تو میروی و مرا جان و دل به جانب توست

ولی چه سود که جانب نگه نمی داری

گرت چو من غم عشقی زمانه پیش آرد

دگر غم همه عالم به هیچ نشماری

حکایت من و مجنون به یکدگر ماند

نیافتیم و بمردیم در طلب کاری

*****

من که دارم در گدایی گنج سلطانی به دست

کی طمع در گردش گردون دون پرور کنم

گر چه درد آلود فقرم شرم باد از همتم

گر به آب چشمه خورشید دامن تر کنم

*****

خوشا دردی!که درمانش تو باشی

خوشا راهی! که پایانش تو باشی

خوشا چشمی!که رخسار تو بیند

خوشا ملکی! که سلطانش تو باشی

خوشا آن دل! که دلدارش تو گردی

خوشا جانی! که جانانش تو باشی

چه خوش باشد دل امیدواری

که امید دل و جانش تو باشی!

همه شادی و عشرت باشد، ای دوست

در آن خانه که مهمانش تو باشی

*****

در هوایت بی‌قرارم روز و شب

سر ز پایت برندارم روز و شب

روز و شب را همچو خود مجنون کنم

روز و شب را کی گذارم روز و شب

جان و دل می‌خواستی از عاشقان

جان و دل را می‌سپارم روز و شب

تا نیابم آن چه در مغز منست

یک زمانی سر نخارم روز و شب

تا که عشقت مطربی آغاز کرد

گاه چنگم گاه تارم روز و شب

*****

خبر از عشق ندارد که ندارد یاری

دل نخوانند که صیدش نکند دلداری

جان به دیدار تو یک روز فدا خواهم کرد

تا دگر بر نکنم دیده به هر دیداری

غم عشق آمد و غم های دگر جمله ببرد

سوزنی باید که از پای در آرد خاری

می حرام است ولیکن تو بدین نرگس مست

نگذاری که ز پیشت برود هشیاری

خبرت هست که خلقی ز غمت بی خبرند

حال افتاده نداند که نیفتد باری

میروی خرم و خندان ونگه می نکنی

که نگه میکند از هر طرفی غمخواری

سرو آزاد به بالای تو می ماند راست

لیکنش با تو میسر نشود رفتاری

سعدیا دوست نبینی و به وصلش نرسی

مگر آن وقت که خود را ننهی مقداری

*****

شنیدم رهروی در سرزمینی

همی گفت این معما با قرینی

که ای صوفی شراب آنگه شود صاف

که در شیشه برآرد اربعینی

درون ها تیره شد باشد که از غیب

چراغی برکند خلوت نشینی

ثوابت باشد ای دارای خرمن

اگر رحمی کنی بر خوشه چینی

  continue reading

460 قسمت

Artwork
iconاشتراک گذاری
 
Manage episode 335813163 series 3312894
محتوای ارائه شده توسط خصوصی - Khosousi. تمام محتوای پادکست شامل قسمت‌ها، گرافیک‌ها و توضیحات پادکست مستقیماً توسط خصوصی - Khosousi یا شریک پلتفرم پادکست آن‌ها آپلود و ارائه می‌شوند. اگر فکر می‌کنید شخصی بدون اجازه شما از اثر دارای حق نسخه‌برداری شما استفاده می‌کند، می‌توانید روندی که در اینجا شرح داده شده است را دنبال کنید.https://fa.player.fm/legal

نرگس مست

اجرای خصوصی در آواز اصفهان - ۲۸ مرداد ۱۳۶۰

آواز: محمدرضا #شجریان

سه‌تار: احمد #عبادی

نی: محمد #موسوی

من از تو صبر ندارم که بی تو بنشینم

کسی دگر نتوانم که بر تو بگزینم

بپرس حال من آخر چو بگذری روزی

که چون همی گذرد روزگار مسکینم

ندانمت که چه گویم تو هر دو چشم منی

که بی وجود عزیزت جهان نمی بینم

چو روی دوست نبینی جهان ندیدن به

شب فراق منه شمع پیش بالینم

ضرورت است که عهد وفا به سر برمت

و اگر جفا به سر آید هزار چندینم

بگرد بر سرم ای آسیای دور زمان

به هر جفا که توانی که سنگ زیرینم

*****

من از تو روی نپیچم گرم بیازاری

روا بود ز نکویان تحمل خواری

به هر سلاح که خون مرا بخواهی ریخت

حلال کردمت الا به تیغ بیزاری

اگر به صید روی وحشی از تو نگریزد

که در کمند تو راحت بود گرفتاری

به انتظار عیادت که دوست می آید

خوش است بر دل رنجور عشق بیماری

تو میروی و مرا جان و دل به جانب توست

ولی چه سود که جانب نگه نمی داری

گرت چو من غم عشقی زمانه پیش آرد

دگر غم همه عالم به هیچ نشماری

حکایت من و مجنون به یکدگر ماند

نیافتیم و بمردیم در طلب کاری

*****

من که دارم در گدایی گنج سلطانی به دست

کی طمع در گردش گردون دون پرور کنم

گر چه درد آلود فقرم شرم باد از همتم

گر به آب چشمه خورشید دامن تر کنم

*****

خوشا دردی!که درمانش تو باشی

خوشا راهی! که پایانش تو باشی

خوشا چشمی!که رخسار تو بیند

خوشا ملکی! که سلطانش تو باشی

خوشا آن دل! که دلدارش تو گردی

خوشا جانی! که جانانش تو باشی

چه خوش باشد دل امیدواری

که امید دل و جانش تو باشی!

همه شادی و عشرت باشد، ای دوست

در آن خانه که مهمانش تو باشی

*****

در هوایت بی‌قرارم روز و شب

سر ز پایت برندارم روز و شب

روز و شب را همچو خود مجنون کنم

روز و شب را کی گذارم روز و شب

جان و دل می‌خواستی از عاشقان

جان و دل را می‌سپارم روز و شب

تا نیابم آن چه در مغز منست

یک زمانی سر نخارم روز و شب

تا که عشقت مطربی آغاز کرد

گاه چنگم گاه تارم روز و شب

*****

خبر از عشق ندارد که ندارد یاری

دل نخوانند که صیدش نکند دلداری

جان به دیدار تو یک روز فدا خواهم کرد

تا دگر بر نکنم دیده به هر دیداری

غم عشق آمد و غم های دگر جمله ببرد

سوزنی باید که از پای در آرد خاری

می حرام است ولیکن تو بدین نرگس مست

نگذاری که ز پیشت برود هشیاری

خبرت هست که خلقی ز غمت بی خبرند

حال افتاده نداند که نیفتد باری

میروی خرم و خندان ونگه می نکنی

که نگه میکند از هر طرفی غمخواری

سرو آزاد به بالای تو می ماند راست

لیکنش با تو میسر نشود رفتاری

سعدیا دوست نبینی و به وصلش نرسی

مگر آن وقت که خود را ننهی مقداری

*****

شنیدم رهروی در سرزمینی

همی گفت این معما با قرینی

که ای صوفی شراب آنگه شود صاف

که در شیشه برآرد اربعینی

درون ها تیره شد باشد که از غیب

چراغی برکند خلوت نشینی

ثوابت باشد ای دارای خرمن

اگر رحمی کنی بر خوشه چینی

  continue reading

460 قسمت

همه قسمت ها

×
 
Loading …

به Player FM خوش آمدید!

Player FM در سراسر وب را برای یافتن پادکست های با کیفیت اسکن می کند تا همین الان لذت ببرید. این بهترین برنامه ی پادکست است که در اندروید، آیفون و وب کار می کند. ثبت نام کنید تا اشتراک های شما در بین دستگاه های مختلف همگام سازی شود.

 

راهنمای مرجع سریع