Player FM - Internet Radio Done Right
16 subscribers
Checked 12M ago
اضافه شده در three سال پیش
محتوای ارائه شده توسط PersianBMS. تمام محتوای پادکست شامل قسمتها، گرافیکها و توضیحات پادکست مستقیماً توسط PersianBMS یا شریک پلتفرم پادکست آنها آپلود و ارائه میشوند. اگر فکر میکنید شخصی بدون اجازه شما از اثر دارای حق نسخهبرداری شما استفاده میکند، میتوانید روندی که در اینجا شرح داده شده است را دنبال کنید.https://fa.player.fm/legal
Player FM - برنامه پادکست
با برنامه Player FM !
با برنامه Player FM !
پادکست هایی که ارزش شنیدن دارند
حمایت شده
W
We Have The Receipts


1 Love Is Blind S8: Pods & Sober High Thoughts w/ Courtney Revolution & Meg 1:06:00
1:06:00
پخش در آینده
پخش در آینده
لیست ها
پسندیدن
دوست داشته شد1:06:00
Happy Valentine’s Day! You know what that means: We have a brand new season of Love Is Blind to devour. Courtney Revolution (The Circle) joins host Chris Burns to delight in all of the pod romances and love triangles. Plus, Meg joins the podcast to debrief the Madison-Mason-Meg love triangle. Leave us a voice message at www.speakpipe.com/WeHaveTheReceipts Text us at (929) 487-3621 DM Chris @FatCarrieBradshaw on Instagram Follow We Have The Receipts wherever you listen, so you never miss an episode. Listen to more from Netflix Podcasts.…
Tarikh Be Revayat e Movarekh | پادکست تاریخ به روایت مورخ
علامت گذاری همه پخش شده(نشده) ...
Manage series 3240484
محتوای ارائه شده توسط PersianBMS. تمام محتوای پادکست شامل قسمتها، گرافیکها و توضیحات پادکست مستقیماً توسط PersianBMS یا شریک پلتفرم پادکست آنها آپلود و ارائه میشوند. اگر فکر میکنید شخصی بدون اجازه شما از اثر دارای حق نسخهبرداری شما استفاده میکند، میتوانید روندی که در اینجا شرح داده شده است را دنبال کنید.https://fa.player.fm/legal
در فصل دوم این برنامه که به مناسبت دویستمین سال تولد حضرت باب بصورت نمایش رادیویی تهیه شده ماندانا دختر ایرانی، تاریخ نبیل را که از دوست بهائیش ترنم گرفته مطالعه میکند . دوباره نبیل زرندی خود تاریخش را روایت میکند. دوشنبه ها از رادیو پیام دوست
…
continue reading
92 قسمت
علامت گذاری همه پخش شده(نشده) ...
Manage series 3240484
محتوای ارائه شده توسط PersianBMS. تمام محتوای پادکست شامل قسمتها، گرافیکها و توضیحات پادکست مستقیماً توسط PersianBMS یا شریک پلتفرم پادکست آنها آپلود و ارائه میشوند. اگر فکر میکنید شخصی بدون اجازه شما از اثر دارای حق نسخهبرداری شما استفاده میکند، میتوانید روندی که در اینجا شرح داده شده است را دنبال کنید.https://fa.player.fm/legal
در فصل دوم این برنامه که به مناسبت دویستمین سال تولد حضرت باب بصورت نمایش رادیویی تهیه شده ماندانا دختر ایرانی، تاریخ نبیل را که از دوست بهائیش ترنم گرفته مطالعه میکند . دوباره نبیل زرندی خود تاریخش را روایت میکند. دوشنبه ها از رادیو پیام دوست
…
continue reading
92 قسمت
همه قسمت ها
×T
Tarikh Be Revayat e Movarekh | پادکست تاریخ به روایت مورخ

ماندانا: من همیشه فکر می کردم وقتی حضرت قائم ظهور کنه، یه نور زیادی آسمون و زمین رو روشن می کنه و کلی اتفاقای عجیب می افته ترنم: اومدن یه مربی الهی یه اتفاق روحانیه، به نظرم همین نوری که می گی می درخشه، اما در قلب و روح انسان ها. اون وقت می بینی یه آدم های فوق العاده بزرگی مثل قدوس و ملاحسین و طاهره و حجت و وحید و بقیه ظاهر می شن.…
T
Tarikh Be Revayat e Movarekh | پادکست تاریخ به روایت مورخ

ماندانا: همه اش دارم درباره شهادت حضرت باب فکر می کنم، شهادت حضرت باب و انیس عاشق و وفادارشون محمد علی زنوزی. چه عشق صاف و قشنگ و بی نظیر و عمیقی داشته انیس. نبیل: برای همین هم به این موهبت بی نظیر رسید که پیکرش تا ابد با پیکر حضرت باب در هم آمیخته شود.
T
Tarikh Be Revayat e Movarekh | پادکست تاریخ به روایت مورخ

نبیل: سام خان گفت من مسیحی هستم و دشمنی با شما ندارم. شما را به خداوندی که شریکی ندارد قسم می دهم که اگر حقی در نزد شما هست، کاری بکنید که من دخالتی در ریختن خون شما نداشته باشم. حضرت باب فرمودند: تو به آنچه ماموری مشغول باش. اگر نیت تو خالص باشد، حق تو را از این مخمصه نجات خواهد داد.
T
Tarikh Be Revayat e Movarekh | پادکست تاریخ به روایت مورخ

نبیل: امیر کبیر خیال می کرد که اگر قوه محرکه این نهضت، یعنی حضرت باب ازمیان برود، این آتش خاموش می شود. برای همین مشاورین خود را دعوت کرد و این فکر را با آن ها در میان گذاشت و گفت
T
Tarikh Be Revayat e Movarekh | پادکست تاریخ به روایت مورخ

نبیل: داستان رستم علی را نشنیده ای؟ ماندانا: رستم علی؟ نه. هیچ وقت برام نگفتین. نبیل: در بین زنانی که در قلعه زنجان بودند، دختری بود به اسم زینب که خانه اش در ده کوچکی نزدیک به زنجان قرار داشت
ترنم: حضرت باب فرموده بودن که ملاحسین عمامه سبز برسر بذاره و همراه با یارانش با بلند کردن پرچم های سیاه به مازندران بره. ماندانا: این پرچم های سیاه رو یه جایی شنیدم... خدایا چی بود ترنم: این در احادیث هست که یاران امام زمان با پرچم های سیاه از خراسان حرکت می کنن.
T
Tarikh Be Revayat e Movarekh | پادکست تاریخ به روایت مورخ

ماندانا: با خودم فکر می کنم من ملاحسین رو بیشتر از همه دوست دارم، اما این محمد علی زنوزی هم که در هنگام مرگ انیس حضرت باب می شه ، به نظرم قهرمان دوست داشتنی ایه، منتهی یه جوری که مخصوص خودشه. ترنم: حالا تا بیای تاریخ نبیل رو تموم کنی، قهرمانان دوست داشتنی زیاد پیدا می کنی...
ماندانا: در تبریز برای حضرت باب جایی در نظر گرفتن که خیلی دور از شهر بود، به این امید که ازاشتیاق مردم برای دیدن حضرت باب کم کنن. روزی که حضرت باب رو برای محاکمه می بردن، مامورین به زحمت تونستن از میون مردم راهی براشون باز کنن. نظام العلما که رییس جلسه بود از حضرت باب پرسید . . .
ترنم: چی شد که حاجی میرزا آغاسی از فرستادن حضرت باب به چهریق پشیمون شد و هنوز سه ماه نشده، دوباره یه فرمان دیگه داد و گفت حضرت باب رو به تبریز ببرن؟ ماندانا: علتش این بود که می خواست صدای حضرت باب و بابیان رو ساکت کنه و نمی شد.
T
Tarikh Be Revayat e Movarekh | پادکست تاریخ به روایت مورخ

نبیل: هنوز ملاحسین به تبریز نرسیده بود که شنید حضرت باب را به قلعه چهریق منتقل کرده اند. وقت خداحافظی حضرت باب به ملاحسین فرموده بودند: تو از خراسان تا اینجا تمام راه را پیاده پیمودی، اینک نیز باید پیاده به سمت مقصد روانه شوی. دوران اسب سواری تو هنوز نرسیده. وقتی برسد، داستان اسب سواری تو و جرئت و شجاعتی که از تو آشکار می شود شگفت آور خواهد بود…
T
Tarikh Be Revayat e Movarekh | پادکست تاریخ به روایت مورخ

ماندانا: حالا می فهمم که چرا هنوز بعد از گذشت نزدیک به ۲۰۰ سال نام و خاطره طاهره در ذهن مردم ایران زنده ست به نظرم طاهره مثل یه ستاره دنباله دار زیبا و پرنور بوده که به سرعت از آسمون ایران گذشته و دو قرنه که همه تو شگفتی اش موندن
ترنم: طاهره از طریق پسر خاله اش، ملا جواد برغانی با عقاید شیخیه آشنا می شه و کتاب های سید کاظم و شیخ احمد رو می خونه و عقایدشون رو می پذیره و حتی رساله ای هم در اثبات عقاید شیخیه می نویسه. ماندانا : سید کاظم هم بعد از دریافت این رساله بهش لقب قرة العین می ده، اینو یه بار جناب نبیل برام تعریف کردن.
T
Tarikh Be Revayat e Movarekh | پادکست تاریخ به روایت مورخ

ترنم: من یه چیزی خوندم که می دونم خیلی دوست داری برات تعریف کنم، برای همین هم کلی یادداشت برداشتم که چیزی یادم نره. ماندانا: خوب بگو چی خوندی. ترنم : درباره بانویی خوندم که مثل یه ستاره بود تو دنیای تاریک زنای ایران، مثل یه خورشید.
T
Tarikh Be Revayat e Movarekh | پادکست تاریخ به روایت مورخ

ترنم : از میانه حضرت باب رو به میلان می برن و یه مدت کوتاهی هم اونجا اقامت می کنن. ماندانا : (با تعجب زیاد) میلان؟!!! میلان مگه تو ایتالیا نیست؟
T
Tarikh Be Revayat e Movarekh | پادکست تاریخ به روایت مورخ

نبیل: . . . اما در این میان جوانی بی اختیار از صف سربازان عبور کرد و با وجود موانع شدیدی که وجود داشت، با پای برهنه در جاده شروع به دویدن کرد. نیم فرسخ راه را دوید تا عاقبت هر طور بود خود را به حضرت باب رساند و درحالی که اشک از چشمانش روان بود، زمین مقابل آن حضرت را بوسید.
به Player FM خوش آمدید!
Player FM در سراسر وب را برای یافتن پادکست های با کیفیت اسکن می کند تا همین الان لذت ببرید. این بهترین برنامه ی پادکست است که در اندروید، آیفون و وب کار می کند. ثبت نام کنید تا اشتراک های شما در بین دستگاه های مختلف همگام سازی شود.