داستانهای شاید ناشنیده و حتماً شنیدنی با ترجمهی راوی
…
continue reading
پسربچهای مرگ را در جریان زندگی کشف میکند، و سه زن زندگی را در بستر مرگ مییابند.
…
continue reading
مردی از طبقهی متوسط بدلی را به جای خود در زندگی خانوادگی و کاریاش میگذارد؛ و در داستان دوم مردی شیفتهی افسون تغییرناپذیریِ اجسام اطرافاش میشود.
…
continue reading
در حال و هوای 《با اینا زمستونو سر میکنم》، ترومن کاپوتی یاد دوست نازنیناش را زنده میکند؛ بر پسزمینهی عید سالها پیش...
…
continue reading
با به دنیا آمدن بچهاش، گذشتهی دزیره برای همیشه در نظر دیگران تغییر میکند و مسیر مبهم زندگی پیشِ رو برای همیشه در نظر خود او... و در داستان دوم، زنی که لحظهای شیدایی را به سراسر عمر محترمانه میبازد.
…
continue reading
هیو همراه همشاگردیاش جان به خانه برمیگردد، ولی جز دستپخت مادرش، اثری از او نمییابد. هراس قدیمی، هراسِ 《زمان دیگر》زنده است و سایهاش را در نبود مادر، بر خاطر هیو میاندازد...
…
continue reading