پادپخش روزها در راه، روایت بیست سال از آفتابهای غروب کرده و خورشیدهای برآمده بر سر این سرزمین است. از آذر 57 تا آذر 76. ما بیست سال را از دریچه چشم شاهرخ مسکوب نگاه میکنیم. مسکوب را میتوان با عناوینی مثل روشنفکر و نویسنده و مترجم معرفی کرد، اما برای ما او بیش از هرکدام از اینها، یک تماشاگر دقیق و یک روایتگر باانصاف است. او برای ما از روزها، خبرها، اتفاقها، حماسهها، حالها و بدحالیهای مردم صحبت میکند و چه شیرین هم صحبت میکند.
قسمت -١۵- | قلب بزرگ اما چشمها نابیناقهرمان پانزدهمین قسمت از پادکست روزها در راه، از یک سو غزاله نوپاست که تازه به زبان آمده و از سویی دیگر نیروهایی خودسر که آنها هم تازه به راه افتادهاند و صدایشان بلند شده. خاطره دیدار با احسان طبری و تأملی عمیق درباره خانواده دیگر نوشتههای مسکوب در خرداد و تیرماه ۵٨ است.…
چهاردهمین قسمت - نخستین شماره فصل دوم - از پادپخش روزها در راه حکایت فروردین و اردیبهشت ۵٨ است. شکوفه سربرآورده در زمستان پنجاهوهفت اگرچه سال را نو کرد اما به خزان زده شد و به گل ننشست. شاهرخ مسکوب در این روزها هم از اهالی قدرت روایتهایی دارد و هم از دختر خردسالش، هم از همراهانِ جاندرمسیرِآرمانگذاشتهی سالهای پیشش در حزب توده.…
در قسمت سیزدهم پادپخش روزها در راه، خاطرات روزنوشت شاهرخ مسکوب از ٢١ تا ٢۴ اسفند ۵٧ را مرور میکنیم. روزهایی که هم سال دارد به پایان میرسد و هم امیدهای مسکوب. انفجار نور خیلی زود جای خود را به تاریکی میدهد و بهجای گل به تفنگ زدن، نفس کشیدنهای محتاطانه و سنجیده مینشیند. مسکوب در یادداشت ٢٢ اسفند خود سه خصلت اساسی انقلاب ایران را برشمرده و پسوپ…
وازدهمین قسمت پادپخش روزها در راه، بازخوانی یادداشت روز ١٩ اسفند ۵٧ است. شاهرخ مسکوب، به سخنرانی امام خمینی درباره لزوم رعایت حجاب توسط زنان اشاره میکند و از واکنشهای جامعه آنروز به این حکم میگوید. او که به همراه همسرش گیتا در راهپیمایی مخالفان حجاب شرکت کرده است از برخورد گروههای موافق و مخالف، شعارها و نگرانیهایی گزارش میدهد که بسیار شنیدن…
قسمت یازدهم پادکست روزها در راه، مرور بخشهایی از روزنوشتهای شاهرخ مسکوب از ٢ و ١١ و ١۵ اسفند ماه ۵٧ است. روزنوشتهایی که از اشاره به جلال آلاحمد و کتاب غربزدگیاش شروع میشود و با بررسی کار فکری، اجتماعی و اخلاقی علی شریعتی پایان مییابد. در این میان نیز مسکوب متاثر از نطق امام در مدرسه فیضیه است و آن حرفها را نشانه دیکتاتوری نعلین میداند. ست…
دهمین قسمت پادکست روزها در راه، روزنوشتهای شاهرخ مسکوب از ٢۴ و ٢۵ و ٢٨ بهمنماه ۵٧ را مرور میکند. نیروهای انقلاب سد پهلوی را شکستند و با غرور پا به مسیر تاریخ گذاشتند. بازیگران بازی مرگ و زندگی، سلاحداران بیجامه سلاح و آسانگیران بازی خطیر روزگار نقشآفرینان اصلی این روزها هستند. در این قسمت به فراخور متن مروری بر مفهوم نیرنگ عقلِ هگل و ماجرای پ…
بالاخره صبح آزادی از پس شبهای ناباور تاریخ سربرآورد و آزادی غلاف سختش را پاره کرد و فریاد شد. چیز تازهای در هوا پیدا شد که انگار میشد بالهایش را در دست گرفت. شاهرخ مسکوب، نخستین روز دوران تازه را با تماشای شهر گذرانده است. از شمیران و مجیدیه تا سیدخندان و پلچوبی. همهجای شهر در تسخیر جمعیتی است که مثل قلب زنده میتپد و جان دارد. شهر زیرورو می…
در قسمت هشتم پادکست روزها در راه، در سحرگاه یکی از سترگترین رویدادهای تاریخ ایران ایستادهایم. اینبار روزنوشتهای شاهرخ مسکوب از هجدهم و نوزدهم و بیستویکم بهمن ۵٧ را میخوانیم. روایتی از آستانه فوران آتشفشان، گزارشی از رابطه نابرابر مردم و دولت و حکایتهایی از پیچیده شدن صدای تیر و شعار و سرب و گلوله و طبل. مسکوب در این روزها از خود -و از ما- پ…
هفتمین قسمت پادکست روزها در راه مروریست بر آنچه که شاهرخ مسکوب در پانزدهم و هفدهم بهمنماه ١٣۵٧ نوشته است. او این روزها از تبدیل شدن نهضت به نهاد هراسان است و تجربههای مارکسیسم و کمونیسم و تلاشهای نیروهای سیاسی و اعتقادی مخالف پهلوی را مرور میکند. به مناسبت متن مسکوب، توضیحی درباره تجربه تاریخی شوروی در تبدیل تروتسکیها به استالینها خواهیم داش…
قسمت ششم پادپخش روزها در راه به مرور روزنوشتهای شاهرخ مسکوب از روزهای نهم، یازدهم و دوازدهم بهمنماه ١٣۵٧ اختصاص دارد. او این روزها شهر را میگردد و تماشا میکند و مینویسد. از نیشخند انقلاب ناراحت است و به نطفهٰ صلاح موجود در نهضت امیدوار. سطرهای مربوط به ورود امام به تهران درخشان است و پیشبینیهای او از آینده انقلاب بسیار خواندنی.…
پنجمین قسمت پادپخش روزها در راه خاطرات شاهرخ مسکوب از پنجمین روز بهمن ماه ١٣۵٧ است. روزی که ترس نبود و اعتماد بود. سایه مخوف آن سازمان کذایی نبود و راستگویی بود. مسکوب در این صفحات به اهمیت شعارها پرداخته است و ریشههای نهضت. حسرتهای محمدرضا پهلوی را برشمرده و نکتهای درباره علی شریعتی گفته. در این قسمت توضیحی کوتاه پیرامون حزب رستاخیز، بخشهایی…
قسمت چهارم پادپخش روزها در راه دی ماه ١٣۵٧ را روایت میکند. بارش برف و نبودن نفت، آمدن از پاریس و رفتن شاه، صف روزنامه و بساط کتابفروشیهای خیابانی. روزهایی که "خوشحال" کلمه مبتذلی برای بیان حال و هوای مردم است
در قسمت سوم پادپخش روزها در راه ادامه نامه گیتا استوانی همسر شاهرخ مسکوب را میخوانیم. روایت عاشورای 57، شادترین عاشورای تاریخ! شعارهای مختلف سرداده شده در راهپیمایی و تصویر تکرارنشدنی میدان شهیاد. چند جملهای هم درباره سابقه حزب توده و ارتباط شاهرخ مسکوب با آن آوردهایم.
قسمت دوم پادپخش روزها در راه بیشتر به قلم گیتا استوانی همسر شاهرخ مسکوب است. روایتی از تاسوعا و عاشورای ۵٧ و راهپیماییهای کمنظیرش. اهدای خون و صف نقد کردن چک. هلیکوپتری که میگفتند شاه در آن است و شعارهایی برای آزادی.
اولین قسمت از پادپخش روزها در راه، خاطرات روزنوشت شاهرخ مسکوب از روزهای ١٢، ١۵، ١٩ و ٢٢ آذرماه ١٣۵٧ را میشنویم. از شعارهای روی پشت بام و سفر به پاریس، صدای ادیت پیاف و مرتضی کیوان، حسرت نبودن در تهران و مجلههای فرنگی منتشرکننده اخبار ایران.
پادپخش روزها در راه، روایت بیست سال از آفتابهای غروب کرده و خورشیدهای برآمده بر سر این سرزمین است. از آذر 57 تا آذر 76. ما بیست سال را از دریچه چشم شاهرخ مسکوب نگاه میکنیم. مسکوب را میتوان با عناوینی مثل روشنفکر و نویسنده و مترجم معرفی کرد، اما برای ما او بیش از هرکدام از اینها، یک تماشاگر دقیق و یک روایتگر باانصاف است. او برای ما از روزها، خب…