پادکست انسانک تاملی است در تجربیات زیسته و زندگی جاری به روایت حسام ایپکچی برای دسترسی به متن اپیزودها و یا درج نظرات و پیشنهادها میتوانید به وب سایت انسانک مراجعه کنید: https://ensanak.com
پ
پادکست می ـ خوانش حکمت زندگی شوپنهاور | Mey

1
پادکست می ـ خوانش حکمت زندگی شوپنهاور | Mey
Hesam Ipakchi
پادکست می در موضوع حکمت زندگی به روایت حسام ایپکچی است. اپیزودهای می، کوتاه و جرعهجرعه است و در فصل اول (خُم نخست) به کتاب «در باب حکمت زندگی» نوشته آرتور شوپنهاور پرداخته خواهد شد. منابع اصلی و فرعی استفادهشده در این پادکست را میتوانید در این نشانی ملاحظه کنید: https://mey.ir/sources همچنین برای دسترسی به متن اپیزودها یا اطلاعات تکمیلی و درج سوالات و پیشنهادها در سایت می میزبان شما هستیم: https://mey.ir
ضبط اپیزود چهل و دوم پادکست انسانک در روزهای ابتدایی هفته دوم خرداد آغاز شد و انتشارش به روزهای پایانی خرداد رسید. در این فاصله، جملات بارها و بارها از نو نوشته شد و دوباره ضبط شد. این دقت مضاعف به جهت دشواری مضمون این اپیزود است. در ابتدا قصد داشتم درباره این موضوع در چهار اپیزود مستقل صحبت کنم اما برای رعایت اختصار، مباحث چهار اپیزود در یک اپیزود…
چنانکه در جرعه سی و یکم شنیدید، شوپنهاور از «انواع لذت» سخن به میان آورده اما توضیحی در خصوص اینکه منظورش از «انواع» چیست و نوعهای مختلف لذت چه نسبت و مراتبی دارند طرح نشده. در جرعه سی و دوم حاصل بررسیام در پاسخ به این سوال را تقدیم کردهام و اما استثنائا با توضیحی که ارائه شده، اشارهای داشتهام به اشارات بوعلی سینا - در باب حکمت زندگی صفحه 31 -…
نگفتم «مسئله معاش» بلکه گفتم «مُشکلۀ معاش» چون دیگر با مسئله ساده و متداولی روبرو نیستیم. مشکله به معنای رنج و زحمت است. سفرهمان روز به روز کوچکتر میشود و باید تدبیری اندیشید. من – که مانند بسیاری از شما – این روزها به فکر چارهاندیشی برای معیشت و زندگیام هستم به «هفت قدم» رسیدهام که در این اپیزود بلندبلند به آن اندیشیدهام. همیشه تصور میکردم…
در ابتدای اپیزود از اهمیت و ترجیح «تجربه» گفتم و بعد به بهانه تجربهای صحبت رسید به «آینده». چند دقیقه مانده به پایان اپیزود از دوستان خداحافظی کردم و دقایق انتهایی صرفاً تقدیم به همسفرهایی است که میل به بیشترپیمایی دارند. این اپیزود نیازمند دقت مضاعف است – و احتمالا باید بیشتر از یکبار شنیده شود – به همین جهت برای حفظ تمرکزمان، از موسیقی کمتر اس…
جرعه سی و یکم: در اهمیت شادی مواد لازم برای تهیه شادی چیست؟ ما چه چیزهایی نیاز داریم که بتوانیم از زندگی لذت ببریم؟ این سوال بهانهای است برای آغاز پیاله سوم از همسفرگی و همسفری در خوانش کتاب در باب حکمت زندگی آرتور شوپنهاور. با این جرعه فصل دوم کتاب را شروع میکنیم و اولین جرعه به مساله شادی خواهیم پرداخت منبع: - در باب حکمت زندگی صفحه 31 تا 33 …
ثروت داشتن چه نسبتی با حکیمانه زیستن دارد؟ آیا ثروت مترادف پول است یا میتوانیم انواعی از ثروت را با مراتب مختلفی از اهمیت دستهبندی کنیم؟ اگر امکان دستهبندی ثروت وجود دارد، معیار ما برای طبقهبندی چیست؟ در این جرعه سعی کردهام پاسخ این سوالات را از نگاه شوپنهاور بیابم و ارائه کنم– در باب حکمت زندگی صفحه 26 - 29● تقدیم از: حسام ایپکچی● خُم اول: حک…
احتمالاً همه ما شنونده پندهایی از این دست بودیم که «در حال زندگی کن»؛ «گذشتهها گذشته»؛ «دم غنیمت است» و... اما آیا واقعا گذشتهها گذشته؟ آیا توصیه به «درحال زندگی کردن» توصیه آشکاری است؟ ما میتونیم برداشت دقیقی داشته باشیم که «حال» چیست و کجاست؟ برای دست یابی به حال خوب، نیاز داریم که در ابتدا تعریفی از حال داشته باشیم که قابلیت «خوب ساخته شدن» ر…
جرعه بیست و نهم: ما گاهی وقتها بجای اینکه روی «آنچه هست» آدمها حساب کنیم، روی آنچه «میخواهیم باشند» حساب میکنیم! شوپنهاور نظر قطع و شاید تلخی نسبت به این نگرش داره اما جملات او بهانهای شد برای اندیشیدن در مفهوم دشوار و عمیق «زمان». در این جرعه زمان رو شوپنهاوری تماشا کردیم، با شنیدن این چند دقیقه متوجه خواهید شد که منظور از «شوپنهاوری دیدن» چیس…
تجربه زیستهای که در اپیزود سی و هفتم انسانک با عمقی کمی بیشتر از معمول به آن میپردازم، تجربه کوهپیمایی است. نخستین ملاقاتم با کوه بعد از نزدیک به دو سال قرنطینه با یادداشتهایی همراه بود که در این دقایق برایتان روایت میکنم. در یکی از نوبتهایی که برای استراحت و یادداشتبرداری روی تختهسنگی نشسته بودم، الاغی به سمتم آمد و از نهر باریکی که جاری ب…
جرعه بیست و هشتم: در ادبیات عامیانه از عبارت «باشخصیت» و «بی شخصیت» زیاد استفاده می کنیم، اما کلمه «شخصیت» به چه معناست؟ ما با چه شاخصی به شخصیت خواهیم رسید؟ شوپنهاور چه تعریفی از شخصیت دارد؟ اینها سوالاتی است که سعی در پاسخ به آنها داشته ام. البته در میانه صحبت از «مدرسه نفاق» و «خانه تزویر» هم حرفهایی طرح شده که شاید سرآغاز گفتگوهای بلندتری باشد …
جرعه بیست و هفتم: میم ِمینیمالیسم در جرعه سابق نگاه شوپنهاور به جناب سقراط را عرض کردم. آنچه در جرعه بیست و هفتم پادکست می موضوع صحبت ماست، متکی به نقل قول جملهای است از سقراط و به همین بهانه نگاهی انتقادی به داوری شوپنهاور نسبت به سقراط هم عرض کردم. جرعه بیست و هفتم را میتوان پیشدرآمدی بر بحث مینیمالیسم دانست و در چند دقیقه ضرورت و مبانی آن به …
جرعه بیست و ششم: همنشین درونیدر روزهایی که گذشت به شکل اتفاقی به نوشتهای از شوپنهاور رسیدم که به بحث عقل و سرشت زنانه مربوط بود. ابتدای جرعه بیست و ششم با طرح این موضوع آغاز میشود و بعد هم میرسیم به بحث همنشین بیرونی و درونیهمچنان برای طرح نظرات و ملاحظات، میتوانید به صفحه اختصاصی این جرعه در سایت می مراجعه کنید:https://mey.ir/episode-26 منابع…
این پنجره را میبینید؟ همین پنجره کوچک در تصویر کاور... این پنجرۀ زیرزمینی است که چند صد روز در آن با شما به صحبت نشستهام. ماجرای این اپیزود از یک «ای کاش» شروع شد. کاش پنجره بزرگتری بود. پنجرهای رو به یک منظره سبز بیدیوار... در «پنجره» چیست که دلتنگش میشویم؟ این پرسش شد جرقه اپیزود سیوششم پادکست انسانک. مثل همیشه، موسیقیهای استفادهشده در ا…
شوپنهاور در کتاب جهان همچون اراده و تصور میگوید « عقل سرشت زنانه دارد ». آیا شما با این جمله موافق هستید؟ موافقت یا مخالفت با این گزاره نیازمند طرح دلیل است. نیمه دوم جرعه بیست و پنجم به این بحث پرداختهام و در نیمه نخست اصطلاح «سوالباختگی» را طرح کردهام. همچنان برای طرح نظرات و ملاحظات، میتوانید به صفحه اختصاصی این جرعه در سایت می مراجعه کنید:…
جرعه بیست و چهارم: پوستین نامرئی من به این پرسش فکر کردهاید که «وسعت من» چقدر است؟ پهناوری انسان تا کجاست؟ آیا همه انسانها به یک میزان گستردگی و پهناوری دارند؟ آیا این گستردگی قابل توسعه است؟ یعنی میشود در سرزمین وجود، کشورگشایی کرد؟ پاسخ این سوالات از نگاه شوپنهاور بررسی شده و در نهایت جرعه با یک نقد به دیدگاه شوپنهاور به پایان رسیده. برای درک …
جرعه بیست و سوم: یقین چیست؟ آیا جهان مساوی محیط است یا با آن تفاوت دارد؟ ما چه تجربهای از یقین داریم؟ وقتی از یقین صحبت میکنیم دقیقا از چه چیزی صحبت میکنیم و سرآغاز اندیشیدن از کدام گزاره باید باشد؟ در چند دقیقه به این سوالات پرداختهام. جرعه بیستوسوم در گستره اپیستمولوژی است اما فارغ از اصطلاحات پیچیده، تأملی داریم در مسئله شناختشناسی و تجربه…
جرعه بیست و دوم: مزیتهای اصیل فردی شوپنهاور از اصطلاحی استفاده کرده است که مترجم انگلیسی آن را genuine personal advantages ترجمه کرده و در این ترجمه تاملاتی قابل عرض بود که تقدیم شد. مهمتر اینکه در دسته بندی نخست شوپنهاور (از دسته بندیهای سهگانه مطرح شده در جرعه قبل) نیز تقسیم جدیدی قابل طرح است. به عبارت دیگر، همان عنوان نخست به دو بخش تقسیم می…
کلمه زُلفار معادل فارسی پیشنهادی، برای کلمهایست که در این اپیزود پیرامونش صحبت کردهام. اما پیش از رسیدن به زلفار، مقدمات مهمی در مورد نقش زبان و کلمه طرح شده است. در این اپیزود از هنرمندی عالیجنابان، مهدی اخوان ثالث، ایرج بسطامی، علیرضا قربانی، اسحاق انور، هادی حدادی و حامد عسکری بهره بردهام.موسیقیهای استفاده شده به تدریج در کانال تلگرام انسان…
جرعه بیستم و یکم: من به تماشای من در این جرعه تقسیم سهگانه شوپنهاور در آنچه که بر سرنوشت «من» موثر است را بحث کردیم و به جهت دقت در واژه ناگزیر از رجوع توامان به متن فارسی، انگلیسی و آلمانی هستیم. متن غیرفارسی در کانال تلگرام می قابل ملاحظه است: T.me/mey_podcast منابع استفاده شده: متن انگلیسی و آلمانی جستار در باب حکمت زندگی و متن فارسی کتاب - صفح…
جرعه بیستم: سطحی نگری از جرعه بیستم وارد در فصل اول کتاب در باب حکمت زندگی به قلم آرتور شوپنهاور شده ایم. این جرعه شامل است بر توضیحی کوتاه از جایگاه ارسطو در نگاه شوپنهاور و تاملی در معنای سطحی نگری با توجه به مزایا و معایب آن. بله، حتی مزایا! منابع استفاده شده: متعلقات و ملحقات صفحه 22 در باب حکمت زندگی صفحه 19 لینک در وب سایت مِی: https://mey.ir…
اگر زندگی سفرهای باشد که بر آن طعمهای متنوعی را تجربه میکنیم، شاید این روزها سهم طعم غم و خشم در سفره زندگی ما بیش از دیگر طعمهاست. به تناسب این احوال، از شما دعوت میکنم به شنیدن یک قصه ... یک داستان ِواقعی. تسلی، آگاهی است و آگاهی تسلی. تسلیبخش همدیگر باشیمنقد و نظر و دیدگاه شما در سایت انسانک ماندگار خواهد شد. اینجا بفرمایید:www.ensanak.com…
جرعه نوزدهم: پایان پیشگفتار چرا به پادکست می گوش میدهید؟ چه نیازی ما را به پیجویی آرا و اندیشههای افرادی چون شوپنهاور مشتاق و محتاج میکند؟ با ارجاع به متن کتاب متعلقات و ملحقات این سوال را پاسخ دادهام و بعد به پاراگراف پایانی پیشگفتار رسیدهایم و سرانجام این جرعه با یک سوال مهم به پایان رسیده است. منابع استفادهشده: متعلقات و ملحقات صفحه 124…
جرعه هجدهم: مرگ از سوی دیگر عادت داریم که مرگ را نقطهای در پایان بردار زندگی تصور کنیم. تفاوت نمیکند که این نقطه، بن بست زندگی باشد یا بنابر ایمان ِخداباورانه، گذرگاهی که ما را به زندگی دیگری منتقل کند. به هرحال مرگ آنچیزی است که با آن روبرو خواهیم شد. اما من در این جرعه با اتکا به آراء شوپنهاور، مرگ را از سوی دیگری دیدهام منابع استفاده شده: - ج…
جرعه هفدهم: و اما... مرگ شوپنهاور با چه تجربهای از زیستن، به این نظام فلسفی رسیده است؟ اینجاست که به نظر میرسد اطلاعی گذرا از زندگی شوپنهاور میتواند گفتههای او را برای ما باورپذیرتر کند. به همین علت چند دقیقهای از داستان او گفتم و سپس رسیدیم به بحث شریف ِمرگ منابع استفاده شده: - جهان همچون اراده و تصور صفحه 1067 ● تقدیم از: حسام ایپکچی ◦ خُم ا…
جرعه شانزدهم: ثمرات رنج در سطرهای نخستین پیشگفتار، سعادت آن چیزی تعریف شد که تا حد ممکن «لذت» و «موفقیت» برای ما پدید آورد. اما همانطور که در جرعه قبل هم صحبت کردیم، شوپنهاور میگوید این معنا از سعادت با نظام فلسفی من سازگار نیست. در این جرعه سعی شده، مسئله سعادت از نگاه شوپنهاور مرور شود. منابع استفادهشده: - جهان همچون اراده و تصور صفحه 1065 - …
جرعه پانزدهم: آداب ِفلسفهخوانی نزدیک به سه ماه از آغاز خوانش ِکتاب در باب حکمت زندگی گذشته و ما هنوز در چند سطر آغازین پیشگفتار هستیم! آیا این شیوه خوانش صحیح است؟ اصلاً متن فلسفی را باید چگونه خواند؟ از خوانش ِفلسفه چه انتظاری باید داشته باشیم؟ کارکرد پیشگفتار چیست و اما مهمتر از همه، اصل حرف ِشوپنهاور در پیشگفتار کتاب درباب حکمت زندگی چیست؟ …
جرعه چهاردهم: رندانگی واژه «رند» در اشعار حافظ را شنیدهاید؟ من در این جرعه، رندانگی را از حافظ قرض گرفتم و معنایی متناسب با مسیر تفکر خودمان در برابرش نوشتم تا نه فقط یک استعاره ادبی بلکه یک نحوه از بودن را با آن وصف کنم. جرعه چهاردهم توضیح مفصلی است بر اینکه «عام» و «خاص» صفت آدمیان نیست بلکه وصف ِساحت ِزندگی است ● تقدیم از: حسام ایپکچی ◦ خُم اول…
داستان ِاین اپیزود پیرامون نامهای است که حدود هشتاد و یک سال قبل نوشته شده. شما هم عادت دارید که سطرهایی از کتابهایی که میخوانید را خط بکشید؟ اگر از این عادتها دارید، قصه اپیزود سی و سوم پادکست انسانک برایتان نامأنوس نیست. کتابی را باز کردم و سطری از یک نامه را دیدم که سالها قبل زیر آن خط کشیده بودم و این سطر سرآغاز جوشش حرفهایی شد که در این…
جرعه سیزدهم: مرثیه برای – ما – عوام تقسیم مردمان به عوام و خواص تقسیم متداولی است. تفکرات مختلف با انواعی از شاخصها به تقسیم و تفکیک مردم از یکدیگر پرداختند. آیا شوپنهاور «حکمت زندگی» را برای نوابع ارائه کرده؟ اگر حکمت زندگی یک «هنر» است و هنر قلمرو نوابغ، ما مردم عامی چه نسبتی با آن داریم؟ بحث با این پرسش آغاز شده و چهار نقد به تفکیک مردمان به عا…
جرعه دوازدهم: نابغه کیست صحبت به این گزاره رسید که «هنر نزد نوابغ است» و دور از ذهن نیست که سوال بلافاصله بعد از این گزاره «نابغه کیست؟» باشد. این جرعه شامل تفکیک بسیار مهمی در مفهوم «جهان» از نگاه آرتور شوپنهاور است. علاوه بر این بحث «ایده» نیز در این جرعه افتتاح شد. ● تقدیم از: حسام ایپکچی ◦ خُم اول: حکمت زندگی - آرتور شوپنهاور • تاریخ انتشار: 24…
جرعه یازدهم : هنر نزد نوابغ است در جرعه یازدهم به «هنر» از نگاه آرتور شوپنهاور پرداختهام. یادتان هست که در جرعه قبل به کلمه «هنر» و نقش آن در درک معنای «حکمت زندگی» رسیدیم؟ حالا با اشاره به سطرهایی از کتاب جهان همچون اراده و تصور، کمی بیشتر به هنر خواهیم اندیشید. ● تقدیم از: حسام ایپکچی ◦ خُم اول: حکمت زندگی - آرتور شوپنهاور • تاریخ انتشار: 17 ارد…
در اپیزود سی و دوم پیرامون موضوعی صحبت شده است که قریب به ثلث عمر ما را در برگرفته. گفتی در مقام شریف خُفت. توضیح بیشتری ندارم و گفتنیها را گفتهام. این نخستین اپیزود در سال صفر است که پس از چندین وقفه تقدیم شما شده است. برای درج تاملات و ملاحظات، مانند همیشه وب سایت انسانک در اختیار شماست:http://www.ensanak.com…