show episodes
 
Artwork

1
پادکست راوکده

Ravkadeh Podcast

icon
Unsubscribe
icon
icon
Unsubscribe
icon
ماهیانه
 
روایتگر سرگذشت‌ها و رویدادهای ماندگارِ تاریخ ایران و جهان...کاری از محمدعلی نامه ای [هر نیمه از ماه یک اپیزود صوتی] [هر هفت روز یک ویدئوکست در یوتیوب راوکده] لطفا جهت رزرو اسپانسری و یا حمایت فقط از وبسایت پادکست راوکده اقدام نمایید. Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
  continue reading
 
Loading …
show series
 
تصور کنید وسط کوه‌های خلخال ایستادید. جایی که بورانِ بی‌امان می‌وزه و برف تا کمر بالا اومده، و دو مرد خسته و یخ زده، در دلِ این طوفان گرفتار شدن. یکی‌شون میرزا کوچک خان، و اون یکی یار آلمانی‌اش هوشنگ که مدت ها دوشادوش اون جنگیده بود. و فردا صبح وقتی روستایی‌ها از بالای گردنه می‌گذرن، با پیکر یخ زده سرداری روبه رو می‌شن که هنوز دستش روی قبضه تفنگه، …
  continue reading
 
همه چیز از یه شب خونین شروع شد. اردشیر پسر سوم خشایارشا، اونقدرها که همه فکر می‌کردن بی‌تجربه نبود. وقتی پدرش از دنیا رفت و دربار هخامنشی دچار هرج و مرج شد، اردوان، رئیس گارد شاهنشاهی قصد داشت یه شاه ضعیف سرکار بیاره، تا خودش راحت تر حکومت رو بدست بگیره. اما اردشیر مجالی بهش نداد و توی همون شب های پر از توطئه و درگیری، اردوان و پسرانش رو، کنار زد و…
  continue reading
 
شعله‌ها از پشت ستون‌هایِ سنگی زبانه می‌کشیدن و باد، خاکسترها رو از دل آتنِ خاموش، تا پشتِ دیوارهای معبدِ آکروپولیس می‌برد. شهری که حالا خاموش بود، ولی بوی سوختنش، تا سال‌ها توی حافظه‌ تاریخ موند. اون بالا، روی تپه‌ای مشرف به شعله‌ها مردی ایستاده بود که بهش می‌گفتن شاهِ شاهان. خشایارشا، پسر داریوش بزرگ، نوه کوروش کبیر. وارثِ شاهنشاهی‌ که از رود سِند…
  continue reading
 
صدای انفجار هنوز تموم نشده بود که بوی گوشت سوخته تمام سالن رو پر کرد. پنجره‌ها شکسته بودن، در بسته بود، و کسی نمی‌دونست اون دو جسدی که کف دفتر افتادن دقیقاً کی هستن. کاملا سوخته بودن. یکی‌شون فقط یک دست سالم داشت، اون یکی حتی دندون‌هاش هم متلاشی شده بود. هیچ‌کس نمی‌تونست با قطعیت بگه کدومشون پیکر رجاییه. ۸ شهریور سال ۶۰ ساعت سه و نیم عصر، تو دفتر ن…
  continue reading
 
تصور کنید یکی از محرم‌ترین چهره‌های دربار پهلوی، شب‌ها بعد از تمام اون جلسات دربار، چراغ مطالعه‌اش رو روشن می‌کرده، می‌شسته پشت میز و بی‌تعارف‌ترین گزارش روزش رو مینوشته. اما این گزارش رو نه برای شاه، نه حتی برای نشریات مینوشت. فقط برای خودش؛ برای آینده‌ای که شاید کسی بخواد بدونه پشت اون درهای بسته واقعاً چی گذشته. این اپیزود قبل از جنگ 12 روزه تول…
  continue reading
 
⚠️ هشدار محتوای بزرگسال: این اپیزود شامل کلمات و موضوعاتی است که ممکن است برای شنوندگان زیر هجده سال مناسب نباشد. لطفا در صورت حضور کودکان یا شرایط حساس، با احتیاط بشنوید یا تماشا کنید. یه شب گرم نزدیکای تابستون تو حومه‌ پاریس، تو ساختمونی که شدیدا ازش محافظت می‌شد اتفاقی افتاد که بعدها خیلی‌ها گفتن نقطه‌ عطف ماجرا بود. مهدی ابریشم‌چی، یکی از چهره‌…
  continue reading
 
⚠️ هشدار: این قسمت مناسب افراد زیر چهارده سال نیست تابستون سال ۱۳۵۸، شش ماه بعد از سقوط حکومت پهلوی، تهران هنوز تو آشوب بود. شایعات درباره شاپور بختیار آخرین نخست‌وزیر شاه، یکی پس از دیگری پخش می‌شد؛ بعضی ها می‌گفتن فرار کرده، بعضی ها می‌گفتن کشته شده، و یه عده‌ هم می‌گفتن خودکشی کرده. اما پشت همه شایعات، یه نقشه پیچیده و خطرناک در جریان بود. تماشا…
  continue reading
 
همه چیز با یه تماس شروع شد. عصر یکی از روزهای مرداد سال ۱۳۷۰، یه مامور پلیس وارد خونه‌ای تو حومه‌ی سورِن پاریس شد. خبری از بختیار نبود. آخرین نخست‌وزیر شاه، مردی که روزی روی صندلی قدرت نشسته بود، چند روزی می‌شد که تلفن هاش بی‌جواب مونده بود. وقتی در رو شکستن، صحنه‌ وحشتناکی دیدن. دو جنازه، یکی‌ش سلاخی شده افتاده بودن کف خونه. اولی بختیار بود؛ اون ی…
  continue reading
 
همه‌ چیز تو اوج بود. ایران به شکوهی رسیده بود که هیچ‌وقت تا بحال تجربه نکرده بود. مردم در آرامش زندگی می‌کردن، صنعت و هنر شکوفا شده بود، تمدن به مرحله‌ ای تازه پا گذاشته بود. و در رأس این جهانِ نو، یه پادشاه ایستاده بود جمشید. اوجی که حدود 700 سال طول کشید؛ اما درست وقتی که مردم فکر می‌کردن دوران طلایی‌ شون قراره تا ابد ادامه پیدا کنه، یه اتفاق عجی…
  continue reading
 
روزی روزگاری، وقتی هنوز هیچ پادشاهی روی زمین نبوود، وقتی آدم‌ها توی غارها زندگی می‌کردن و هنوز نمی‌دونستن قدرت یعنی چی، فرمانروایی یعنی چی؛ یه نفر پیدا شد که تصمیم گرفت این دنیای وحشی رو تغییر بده. یه نفر که اولین تاج رو بر سر گذاشت و اسمش رو گذاشتن کیومرث، اولین شاه زمین! همه چیز از اینجا شروع شد… یوتیوب راوکده: حالا هر هفته 2 ویدئوکست جدید!​ همان…
  continue reading
 
شب، آروم‌آروم روی کوچه‌های سنگ‌فرش‌شده‌ تبریز نشسته بود. چراغ های نفتی توی خونه‌ها سوسو می‌زدن و توی یه خونه‌ گرم و ساده، نوزادی داشت اولین گریه‌ هاشو سر می‌داد. نوزادی که اسمش محمدحسین بود، اما بعدها دنیای شعر اون رو با یه اسم دیگه شناخت؛ شهریار… . لینک مشاهده نسخه ویدئویی این اپیزود مشاهده پارت دوم همین اپیزود یوتیوب راوکده: حالا هر هفته 2 ویدئوک…
  continue reading
 
سال ۱۹۴۶، درست تو قلب نیویورک تو منطقه‌ کوئینز، نوزادی به دنیا میاد که کمتر کسی تصور می کرد یه روزی یکی از جنجالی‌ ترین و بحث‌ برانگیزترین چهره‌های تاریخ آمریکا بشه. مردی که اسمش همیشه تیتر خبرهاست؛ کسی که توی سیاست، توی تجارت و رسانه ها طوفان به پا میکنه. دونالد جان ترامپ! لینک مشاهده نسخه ویدئویی این اپیزود یوتیوب راوکده: حالا هر هفته 2 ویدئوکست …
  continue reading
 
تو اواسط تابستون سال ۳۷۰ هجری قمری، تو شهر بخارا، یکی از شهرهای پر رونق خراسان، مردی به‌ تازگی صاحب پسری شده بود که آینده‌ اش برای همه مبهم بود. هیچ‌ کس نمی‌تونست حدس بزنه که این نوزاد، یه روز تبدیل به یکی از بزرگ‌ ترین نوابغ تاریخ بشریت میشه… . لینک مشاهده نسخه ویدئویی این اپیزود مشاهده ویدئوکست این اپیزود از یوتیوب (پارت اول) مشاهده پارت دوم همین…
  continue reading
 
زمستون سال ۱۹۹۴ بود و هوای سرد دمشق، تو مه غلیظی پیچیده بود. بشار اسد، پزشک جوانی که برای تخصص چشم‌پزشکی به لندن رفته بود، تماسی از پدرش حافظ اسد دریافت کرد. حافظ، با صدایی خسته و کوتاه گفت: “بشار، باید فورا برگردی”... . لینک مشاهده نسخه ویدئویی این اپیزود 🔖پارت اول مستند سراب ثبات: https://youtu.be/PHbN3cQLdFs?si=kMrXBj9PbIen4rot 🔖پارت دوم همین مس…
  continue reading
 
✨اومدیم تا قبل از انتشار قسمت جدید یه خبر خوب بهتون بدیم، و اونم اینه که "کانال یوتیوب راوکده" رسماً راه‌اندازی شد! مستند تصویری اپیزود ویژه راوکده منتظر شماست! از این به بعد میتونید علاوه بر شنیدن، اپیزودهای ویژه و ویدئوکست‌های ما رو با یه تجربه تصویری متفاوت در یوتیوب ببینید. محتوایی که با عشق و دقت تولید شده، حالا با تصاویر، ویدیوها و جزئیات تاز…
  continue reading
 
تو فروردین سال ۱۳۲۰، روزایی که بهار تازه پا گذاشته بود تو کوچه‌ پس‌ کوچه‌ های تهران، پروین کم کم داشت با یه بیماری عفونی دست‌ و پنجه نرم می‌کرد. همون روزایی که برادرش ابوالفتح، مشغول آماده کردن دیوان دوم اشعار خواهرش برای چاپ بود. اولش همه فکر می‌کردن بیماری پروین یه سرماخوردگی عادیه. اما خیلی طول نمیکشه که تبش هر روز بالاتر میره و این نشون از یه س…
  continue reading
 
تو ۲۵ اسفند سال ۱۲۸۵، تو یه خونه قدیمی تو شهر تبریز، دختری به دنیا میاد که قرارِ تو آینده، صدای متفاوتی برای ادبیات و شعر فارسی باشه. اسمش رو گذاشتن رخشنده، اما کسی نمی‌دونست این دختر کوچولو، قراره به زودی پروین اعتصامی بشه؛ شاعری که تو شعرهاش زندگی می‌کرد، آدم‌ها رو می‌فهمید، و به دردهای جامعه‌اش چشم داشت... . یوتیوب راوکده: حالا هر هفته 2 ویدئوکس…
  continue reading
 
همراهان نزدیکش، کسایی که یک روز در کنار اون می‌جنگیدند، حالا به بی‌صداقتی متهمش می‌کردند. بعضی‌ها هم شایعه کرده بودن که جاسوس اینتلیجنس سرویس بریتانیا شده. از اون طرف هم روحانیون دست به ترور اون زده بودند. چرچیل هم نخست‌وزیر بریتانیا شده بود و تو یک نامه‌ محرمانه به شاه نوشته بود: “برای او تنها یک راه‌حل وجود دارد؛ اعدام.” یوتیوب راوکده: حالا هر هف…
  continue reading
 
امروز، نوزدهم آبان‌ماه | همزمان با سالروز اعدام دکتر حسین فاطمی، قسمت دوم روایت پرالتهاب او منتشر شد! بعد از حدود چهار سال درس خوندن و زندگی تو پاریس، حالا حسین فاطمی به ایران برگشته بود. اون با خودش از پاریس حدود دو هزار جلد کتاب آورده بود و تصمیم داشت تغییرات بزرگی تو فضای روزنامه‌نگاری کشور رقم بزنه. اون که تو اوایل سفرش به فرانسه، مقالاتش رو به…
  continue reading
 
امروز جمعه، پنجم اسفند ماه سال 1332. سکوت سنگین و سرمای آخرین روزهای زمستون، میدون تجریش رو تو خودش پیچیده بود، اما تو کوچه‌های سنگفرش کوی رضاییه، یه خونه منتظر اتفاقی بود که قرار بود خیلی چیزها رو تو کشور تغییر بده. تو اون کوچه، صدای فریاد سرگرد مولوی حیاط خونه رو میلرزوند. اون مرتب فریاد میزد "گرفتمش! گرفتمش! فاطمی رو گرفتم!" یوتیوب راوکده: حالا …
  continue reading
 
پدر بزرگش یک مادیان سفید داشت، از اون مادیان های تند و سرکش که سهراب تو خاطراتش چند جا بهش اشاره کرده که حسابی از اون مادیان می ترسیده. کلا سهراب تو بچگی از خیلی چیزا میترسیده. از مادیان سپید پدربزرگ، از مدیر مدرسه، از نزدیک شدن وقت نماز، از قیافه ی عبوس شنبه. چقدر از شنبه ها بیزار بود. خوشبختیش از صبح پنجشنبه شروع میشد. یوتیوب راوکده: حالا هر هفته…
  continue reading
 
ابوالحسن بنی‌صدر، کسی که روزگاری به عنوان یکی از یاران نزدیک آیت الله خمینی شناخته می‌شد و در زمره انقلابیون قرار داشت، حالا داشت کم کم به یکی از اصلی‌ترین مخالفای نظام جمهوری اسلامی تبدیل میشد. از همان بچگی، زندگی بنی‌صدر پر از تناقضات بود. پدر روحانی، محیط خانه ای ضد آخوند، تفکرات چپ گرا و سوسیالیستی، همه و همه پر از تناقضاتی بود که اون رو به یک …
  continue reading
 
پرواز شماره 47-21 پاریس/تهران یکی از دو پرواز سرنوشت ساز ایران تو سال 1357 بود. حدود 16 روزِ قبل، یک هواپیما، آخرین پادشاه ایران رو واسه همیشه از کشور خارج کرده بود و حالا یک پرواز دیگه رهبر مذهبی رو وارد ایران میکرد. پرواز 47-21 از فرانسه بلند میشد تا آینده ایران رو تغییر بده... . یوتیوب راوکده: حالا هر هفته 2 ویدئوکست جدید!​ همانطور که در بخش صوت…
  continue reading
 
حوالی ساعت چهار بعدازظهر 21 بهمن سال 57، یه ماشین تشریفات به پایگاه هوایی دوشان تپه میرسه. نادر جهانبانی از اون ماشین پیاده میشه و سوار هواپیمای فوکر افِ 27 فرندشیپ میشه. اون هواپیما یه هواپیمای مسافربری توربو ساخت هلند بود که تو دوره خودش، پر فروش ترین هواپیمای جهان شناخته میشد. راننده تشریفات از ماشین پیاده میشه، سیگارش رو روشن میکنه، و همونطور ک…
  continue reading
 
همراهان عزیز راوکده سلام. قسمت پایانی اپیزود سریالی "نگهبان آسمان" آماده شده و روز شنبه 2 تیر ماه از همه پلتفرم‌های پادگیر منتشر میشه و قابل شنیدنه. اما، از امروز، و فقط به مدت 5 روز می‌تونید این قسمت رو به صورت اختصاصی از فروشگاه راوکده تهیه کنید، و زودتر شنونده بخش پایانی ماجرا باشید. لینک تهیه این قسمت رو داخل توضیحات اپیزود قرار دادیم. تو قسمت …
  continue reading
 
صبح بیست و ششم بهمن سال 57، دقیقا 4 روز بعد از اعلام رسمی سقوط حکومت پهلوی، محاکمه 29 نفر از سران رژیم، تو مدرسه ای تو خیابون ایران، تو شرق تهران برگزار میشه. تو بین اون 29 نفر، یه ارتشی قد بلند، با چشمای آبی و لباس فرم خلبانی و ته ریش مرتب شده، توجه خیلیارو به خودش جلب کرده بود... . تماشای نسخه تصویری همین اپیزود در یوتیوب راوکده https://youtu.be/…
  continue reading
 
محمدعلی شاه، ششمین پادشاه قاجار و وارث تاج و تختی بود که تو طوفان مشروطه به لرزه درآمده بود. وقتی که پدرش مظفرالدین شاه، تقریبا ده سال به ایران حکمرانی کرده بود، سلطنت محمدعلی شاه به دو سال و هفت ماه بیشتر نرسید. اون تو سایه پدر و پدربزرگش ناصرالدین شاه، که حدود 48 سال به ایران حکومت کرده بود، محکوم به فنا بود... . یوتیوب راوکده: حالا هر هفته 2 وید…
  continue reading
 
شب بیست و هشتم مرداد سال 1357، آبادان غرق سکوت بود. انگار توی اون حال و هوا و جو انقلاب، شهر آبادان از اتفاق شومی که قرار بود واسش بیوفته مطلع بود. سینما رکس، مملو از جمعیت بود و حدود هفتصد نفر، منتظر تماشای فیلم گوزن های مسعود کیمیایی بودن. اما هیچ کس نمی‌دونست که اون شب، قراره به چه شب هولناک و فراموش‌نشدنی و در عین حال تاثیرگذاری تو تاریخ ایران …
  continue reading
 
لیلا خانم از این‌که زن نخست‌وزیر شده‌اید خوشحالید؟ خوشحال؟ ابدا... زن نخست‌ وزیر بودن هیچ‌گونه محسناتی ندارد که دلم را به آن خوش بکنم. امیر هر کار دیگری هم داشت، هم خودش راحت‌تر بود هم حقوق بیش‌تری می‌گرفت. لیلا که خیلی قبل تر از انقلاب سال 1357 کشور رو ترک کرده بود، چند روز بعد از انقلاب خانه اش مصادره میشه. عمارتی که روزگاری شاهد عشق و عاشقی لیلا…
  continue reading
 
تو دفتر روزنگاری که از فریدون باقی مونده، اون تقریبا هر چیزی رو بین سال‌های 62 تا اواخر سال 64 توش نوشته. البته روزنگارهای دیگه ای هم فریدون داشته. اما تو اون دفترچه، گفته که وقتی به آمریکا نقل مکان کرده، چند وقتی رو با یکی از دوستاش و سگش بلاکی زندگی میکرده. برخلاف دفترچه روزنگار اول، این دفترچه کم حوصله و درگیر مسائل روزمره زندگیه، که حاصلش یک سر…
  continue reading
 
عزیزان سلام. امیدوارم حالتون خوب باشه و هر جا هستید موفق باشید. این قسمت 31 پادکست راوکده نیست. اومدم از یک زیرساخت، از یک امکان جدید تو راوکده باهاتون صحبت کنم و این خبر خوب رو بهتون برسونم! میدونید که پادکست راوکده قراره واسه همیشه رایگان بمونه. اما از این به بعد، دو یا سه هفته زودتر برخی اپیزودهای جدید رو به شکل یک اکران خصوصی منتشر می کنیم که ب…
  continue reading
 
وقتی که روز شانزدهم مرداد سال 1371 پلیس شهر بن آلمان، جسد سلاخی شده فریدون فرخزاد رو تو آپارتمان شخصیش پیدا میکنه، احتمالا چهار/پنج روزی از قتلش میگذشته. طبق نظر پزشکی قانونی و نتایج کالبدشکافی، زمان قتل فریدون بین نهم تا پانزدهم مرداد سال 1371 بوده. به خاطر حرارت ناشی از روشن گذاشتن عمدی اجاق آشپزخانه توسط قاتلانش، اونم تو گرمای تابستون اون سال، ف…
  continue reading
 
صبح روز 18 فروردین سال 1358، محاکمه دوم هویدا برگزار میشه. این جلسه آخرین دقایق زندگی امیرعباس هویداست، که تبدیل میشه به یکی از بزرگترین معماهای تاریخ معاصر ایران. شما در این قسمت تو دادگاه دوم هویدا نشستید و روند دادگاه رو نظاره می کنید. یوتیوب راوکده: حالا هر هفته 2 ویدئوکست جدید!​ همانطور که در بخش صوتی پادکست، در هر نیمه از ماه، یک اپیزود جدید …
  continue reading
 
عزیزان سلام. امیدوارم حالتون خوب باشه و هر جا هستید موفق باشید. این قسمت 29 پادکست راوکده نیست. اومدم از یک زیرساخت، از یک امکان جدید تو راوکده باهاتون صحبت کنم و این خبر خوب رو بهتون برسونم! میدونید که پادکست راوکده قراره واسه همیشه رایگان بمونه. اما از این به بعد، دو یا سه هفته زودتر برخی اپیزودهای جدید رو به شکل یک اکران خصوصی منتشر می کنیم که ب…
  continue reading
 
اواسط مرداد سال 56 به هویدا پیام میدن که باید واسه یک دیداری خصوصی با محمدرضا شاه، به شهر نوشهر مازندران بره. تو اون جلسه قرار بود اون نابسامانی اقتصادی که بوجود اومده بود بررسی بشه. تو همون جلسه بود که هویدا متوجه نارضایتی عمیق شاه از عملکرد دولت میشه و همین هم کار رو واسه هویدا آسون میکنه و تو همون جلسه جرات پیدا میکنه، تا از شاه اجازه بگیره که ا…
  continue reading
 
ششم بهمن سال 1343 بود که با علنی شدن خبر ترور حسنعلی منصور، هویدا رو واسه برگزاری یک جلسه اضطراری، به کاخ مرمر دعوت می‌کنند. هویدا اون زمان وزیر دارایی و یکی از نزدیک‌ترین آدمهای دور و بر منصور بود. تو این جلسه قرار بود جانشینی موقتی واسه نخست وزیر ترور شده پیشنهاد داده بشه… . یوتیوب راوکده: حالا هر هفته 2 ویدئوکست جدید!​ همانطور که در بخش صوتی پاد…
  continue reading
 
تو یادداشت های شخصی امیر عباس هویدا که بعدا به عنوان کتابچه خاطراتش منتشر شده اومده که، درست چند ماه بعد از اینکه صدای توپ‌های جنگ اول بین‌المللی خاموش میشه امیر عباس تو تهران، تو یه خانواده متوسط به دنیا میاد. اون میگه پدرش یه آدم تحصیل کرده و مامور دولت بود و مادرشم خانه‌دار بود و به بچه ها میرسید. وقتی امیر عباس به دنیا میاد، مادربزرگش از رو طاق…
  continue reading
 
امروز میخوایم ماجرای قدیمی‌ترین دانشگاه مدرن ایران، که حدود 90 سال از تاسیسش میگذره رو براتون تعریف کنیم. دانشگاهی که یادگاری از دوران رضا شاه، و الان رویای خیلی از جوون‌های این مملکت شده. وقتی رضا شاه دستور ساخت این دانشگاه رو میداد، هیچوقت فکر نمیکرد که تو آینده، قراره آدم های نخبه ای رو از طریق ساخت این دانشگاه به دنیا معرفی کنه. بسترهای حمایت م…
  continue reading
 
رضاخان تقریبا تا میانسالگی، ساکن قزاقخانه بود. واسه همینم باعث شده بود کم کم روحیه رضا، یه روحیه نظامی و کاملا منضبط بشه. اون یه نظامی جسور و باهوش بود که چرخ روزگار به اون آداب و فنون نظامی گری یاد داده بود. وقتی تو مسیر شاهی قرار گرفت، افرادی باید اون رو آماده این ردا میکردن. بین همه اون آدم ها، یه نفر بود که بیشتر از بقیه، به رضاشاه نزدیک بود...…
  continue reading
 
این داستانِ از تولد تا سلطنت مردیه، که تو زمستون به دنیا اومد؛ زمستون، کودتا کرد و تو زمستون هم سلسله‌ش از هم فروپاشید. کسی که تو یه خانواده گمنام تو یه روستای دور افتاده تو مازندران به دنیا اومد. خیلی زود نظامی شد. مسلسل به دست گرفت و تو کوچه پس کوچه‌های تهران قد کشید. کسی که قرار بود تو آینده، یه تکون اساسی به تاریخ ایران بده و پادشاهی رو، مدیون …
  continue reading
 
در ادامه قسمت قبل، داستان اتفاقات دهه پنجاه، تا زمان وقوع انقلاب رو می‌شنویم و با دلایل اصلی نارضایتی مردم، که منجر به انقلاب و تشکیل حکومت جدید شد، آشنا میشیم؛ نهایتا هم، داستان خروج و درگذشت غم انگیز شاه رو می‌شنویم. تو قسمت قبل روی خوش سکه رو دیدیم؛ حالا باید داستان اون روی سکه رو هم، بشنویم. ادامه داستان از اونجایی شروع میشه که چند سالی از طرح …
  continue reading
 
میگن مراسم تاجگذاری، روز چهارم آبان ماه سال 1346 با برافراشته شدن درفش شاهنشاهی و پرچم ایران تو تالار اصلی کاخ گلستان تو حوالی بازار، شروع شد. اون روز روز تولد پادشاهی بود که نمیدونست، داره آخرین تاجگذاری تو تاریخ معاصر ایران رو برگزار میکنه... . یوتیوب راوکده: حالا هر هفته 2 ویدئوکست جدید!​ همانطور که در بخش صوتی پادکست، در هر نیمه از ماه، یک اپیز…
  continue reading
 
میخوایم در ادامه این روایت دو قسمتی داستان اتحاد ملتی رو بشنویم که از یه جایی به بعد، سیاه و سفید بودن رو کنار گذاشتن و خودشون رو از شر رژیم فاسد و دیکتاتور زمان خودشون نجات دادن. رژیمی که چندین سال جز سرافکندگی و فقر و پوچی و تحریم چیزی عاید اکثریت ملتش نکرده بود و بجای حل مشکلات، با خودکامگی سعی می کرد فقط مردم رو کنترل کنه... بسترهای حمایت مالی …
  continue reading
 
میگن یه کشور می تونه از جنگ و بیماری و فقر، جون سالم به در ببره؛ ولی کشوری که توش عدالتی نباشه، زندگی هم وجود نداره…میخوایم تو این روایت دو قسمتی داستان آدم هایی رو بشنویم که با آگاهی تونستند جلوی ظلم و ناعدالتی قانونی رژیمشون بایستند و به رویایی برسند به اسم رویای برابری... بسترهای حمایت مالی - حمایت مالی ریالی، ارزی با مبلغ دلخواه | لینک حمایت خد…
  continue reading
 
تو قرن های چهارم و پنجم بود که به صنف دارو فروش ها تو کشورهای اسلامی، مخصوصا تو ایران، میگفتن حشاشین. اصلا میگن تو شهرهای بزرگ ایران، یه بازارهایی به اسم بازار حشاشین وجود داشته. اما ربطش به حسن صباح چیه؟ اون در باغ سبزی که میگن، خلفای عباسی، حشیش، قلعه الموت؟! اگر دوست دارید ربط این کلمات رو باهم بدونید پس تا انتهای این داستان با ما همراه باشید… ب…
  continue reading
 
حدودا قرن سیزدهم میلادی بود که یه قبیله تو شرق سرزمین های مغولستان، از گمنامی به مهمترین موقعیت تو امور بین المللی میرسه. اون قبیله تونسته بود تو دشت پهناور، محل زندگیشون، بقیه قبیله های دور و بر رو با خودش متحد کنه و سپاه قدرتمندی رو زیر نظر و رهبری مردی به اسم چنگیزخان تشکیل بده… . بسترهای حمایت مالی - حمایت مالی ریالی، ارزی با مبلغ دلخواه | لینک…
  continue reading
 
چارلز پانزی بازرگانی که تو سال 1920 تو آمریکا، در قبال دریافت دارایی های مردم تو یه بازه 45 روزه، وعده پرداخت سود 50 درصدی میداد و اگه پول رو 90 روز نگه می داشت، سود 100 درصدی به مردم آمریکا پرداخت می کرد… بسترهای حمایت مالی - حمایت مالی ریالی، ارزی با مبلغ دلخواه | لینک حمایت خدمات اسپانسری و همکاری 🤝🏻 حامیان این قسمت - اپلیکیشن موزیک و پادکست ویو…
  continue reading
 
فراعنه سلطنت قدیم داشتن از شهر ممفیس، که مقر اصلی حکمرانیشون بود به زندگیِ مذهبی و اقتصادی و سیاسی مردم و سرزمین مصر حکومت میکردن و به جزئی ترین امور مصر تسلط کامل داشتن. اونقدر به قدرت مطلقی که حاکم کرده بودن ایمان داشتن که حتی به ذهنشون هم خطور نمی کرد، که ممکنه یه روز، دیگه حاکم کل مصر نباشن... . بسترهای حمایت مالی - حمایت مالی ریالی، ارزی با مب…
  continue reading
 
پاییز سال 1922، دقیقا ششمین سالی بود که یک باستان شناس معروف انگلیسی میخواست تو دره سلاطین مصر، فقط یه آرامگاه رو پیدا کنه که گنج های اون سرقت نشده باشه… اون بارها ناامید شده بود چون هر آرامگاهی رو پیدا می کرد قبلا دخلش اومده بود…اما اون روز، یعنی چهار نوامبر سال 1922، براش یه روز رویایی بود… . بسترهای حمایت مالی - حمایت مالی ریالی، ارزی با مبلغ دل…
  continue reading
 
صبح روز 23 آگوست سال 1754 بود که یه پیک از کاخ ورسای فرانسه راهی میشه تا پیام مهمی رو به شاه لویی پانزدهم که اون موقع تو کاخش تو شوئازی زندگی می کرد برسونه… این پیک ماموریت داشت تا به شاه خبر بده که نوه اش، یعنی لوئی آوگوست به دنیا اومده؛ اما اون پیکِ بخت برگشته موفق به انجام این کار نشد! چون تو راه اسبش افتاده و گردنش شکست و تو راه رسوندن این خبر،…
  continue reading
 
Loading …

راهنمای مرجع سریع

در حین کاوش به این نمایش گوش دهید
پخش