Alireza M عمومی
[search 0]
برنامه را دانلود کنید!
show episodes
 
Artwork

1
Xfactor

Alireza Khanjari

Unsubscribe
Unsubscribe
روزانه+
 
Xfactor، پادکستی است که در آن من علیرضا خنجری از دل کتاب ها، تحقیقات و پژوهش های روز علم به دنبال فاکتورهای ایکسی می گردم که نه تنها گذشته ما را شکل داده اند بلکه آینده کار و زندگی ما را هم شکل خواهند داد و اگر از آن با خبر باشیم، می توانیم در شکل دهی کار و زندگیمان موثرتر باشیم XFactor presents all X factors that we need to know them for building our business and life better. I’m Alireza Khanjari as a Media Expert who attempt to look for X factors in the heart of books and researches that h ...
  continue reading
 
Loading …
show series
 
شکل های پول درآوردن عوض شده دیگه برای کارافرین شدن نیازمند سرمایه نقدی نیست برای اینکه به درآمد برسی به سرمایه اجتماعی بیشتر از پول احتیاج داری تجارت اجتماعی یکی از آن فاکتورهای ایکسی است که کار و زندگی ما را شکل می دهد اما چرا تجارت اجتماعی در نگاه اول برامون غریبه است چون در دام یک فاکتور ایکس افتاده است فاکتور ایکسی به نام تله اقیانوس سرخ گیر کر…
  continue reading
 
زیبا هنوز عشق در حول و حوش چشم تو می چرخد از من مگیر چشم... دست مرا بگیر و کوچه های محبت را با من بگرد یادم بده چگونه بخوانم تا عشق در تمامی دل ها معنا شود یادم بده چگونه نگاهت کنم تا تردی بالایت در تند باد عشق نلرزد زیبا آنقدر عاشقم که حرمت مجنون را احساس میکنم آنقدر عاشقم که نیستان را یکجا هوای زمزمه دارم آنقدر عاشقم که هر نفسم شعر است زیبا,چشم ت…
  continue reading
 
از یاد نمی‌برم هرگز تورا و عشق زیبای تورا لحظه قشنگ دوست داشتن و به اوج رسیدن را خواستنی و تمام نشدنی حالا اینجا کنار این همه خاطره بارانی تنها به تو می‌گویم دوستت دارم . . .
  continue reading
 
با این غروب از غم سبز چمن بگو اندوه سبزه های پریشان به من بگو اندیشه های سوخته ی ارغوان بین رمز خیال سوختگان بی سخن بگو آن شد که سر به شانه ی شمشاد می گذاشت آغوش خاک و بی کسی نسترن بگو شوق جوانه رفت ز یاد درخت پیر ای باد نوبهار ز عهد کهن بگو آن آب رفته باز نیاید به جوی خشک با چشم تر ز تشنگی یاسمن بگو از ساقیان بزم طربخانه ی صبوح با خامشان غمزده ی ا…
  continue reading
 
بچه که بودم دنیا زیباتر و محدودتر بود تمام دغدغه ام این بود که زودتر ظرف ها را بشویم تا بگذارند رها شوم در کوچه مان با نخود چه های دیگر دوچرخه سواری کنم و گهگاهی هفت سنگی بزنیم به بدن با تمام کودکی ام منتظر سر برجی که وعده اش را میدادند می ماندم تا حقوق بگیرند و چیزهای کوچکی که میخواستم را برایم بخرند از همان سالها یاد گرفتم که باید منتظر ماند و خو…
  continue reading
 
تمام روز خوابیده ، تمام شب به تنهایی منو تو خوب میدونیم چرا این لحظه اینجاییم تمومش کن ، تمومش کن من انقدر غرق من هستم ، که تو از خاطرم رفتی و تا این قاعده بر جاست ، من و تو هر دو بدبختیم تمومش کن ، تمومش کن نه اینجا جای این دیوونه بازی نیست تمومش کن که قلب من دیگه هیچ جوری راضی نیست تمومش کن برو ، از دردم ، از شادی بمیر تمومش کن واسه من ژست غمخوار…
  continue reading
 
شعر: #سفر دفتر : #زندگی_خواب‌ها ... پس از لحظه‌های دراز سایهٔ دستی روی وجودم افتاد و لرزش انگشتانش بیدارم کرد ... #سهراب_سپهری دکلمه: #احمدرضا_احمدی موسیقی: #فریبرز_لاچینی
  continue reading
 
و دیگر جوان نمیشوم نه به وعده ی عشق و نه به وعده ی چشمان تو و دیگر به شوق نمی آیم نه در بازی باد و نه در رقص گیسوان تو چه نامرادی تلخی ! ودریغا ! چه تلخ فرو میریزم
  continue reading
 
امسال قبل اينكه شب يلدا رو تبريك بگىن، حتما اين پادکست رو بشنوید، شايد اين ثانيه ها رو ساده ازش رد نشید... دکلمه های ناب رو به دوستاتون معرفی کنید
  continue reading
 
به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد لب تو میوه ممنوع ولی لبهایم هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند نشد با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر هیچ کس، هیچ کس اینجا به تو مانند نشد هر کسی در دل من جای خودش را دارد جانشین تو در این سینه خداوند نشد خواستند از تو بگویند شبی شاعرها عاقبت با قلم شرم نوشتند: نشد! شاعر: فاضل نظری…
  continue reading
 
خانه دلتنگ غروبی خفه بود ‎مثل امروز که تنگ است دلم ‎پدرم گفت چراغ ‎و شب از شب پر شد ‎من به خود گفتم: یک روز گذشت ‎مادرم آه کشید ‎زود برخواهد گشت ‎ابری آهسته به چشمم لغزید ‎و سپس خوابم برد ‎که گمان داشت که هست این همه درد؟ ‎در کمین دل آن کودک خرد ‎آری آن روز چو میرفت کسی ‎داشتم آمدنش را باور ‎من نمیدانستم ‎معنی هرگز را ‎تو چرا بازنگشتی دیگر؟ ‎آه ای …
  continue reading
 
ببخش آدمارو، بانى ناخوشى هاتو ... نذار غم بمونه، نذار تووو چشات غصه و ماتم بمونه...ببخش. نذار بشى يكى مثل اونا. همونا كه يك _ هيچ عقبن تو رفاقت.. يك _ هيچ عقبا تو صداقت يك _ هيچ جلون تو حسادت. تو ببخش، بذار فك كنن ساده اى... اما شايد يه روز، يه جا، يكى پيدا شد تو رو بخشيد. ببخش نه واسه اينكه حقشون بخشيده شدنه... نه، واسه اينكه با اين غما هى نرى تو …
  continue reading
 
داستانی از عشق یک طرفه... یک عمر جان کندم میان خون و خاکستر من نامه‌بر بین تو بودم با کسی دیگر طاقت نمی‌آوردم اما نامه می‌بردم از او به تو، از تو به او، مرداد، شهریور پاییز شد با خود نشستم نقشه‌ای چیدم می‌خواستم غافل شوید از حال همدیگر با زیرکی تقلید کردم دست‌خطش را یک کاغذ عین کاغذ او کندم از دفتر او می‌نوشت: آغوش تو پایان تنهایی‌ست تغییر می‌دادم:…
  continue reading
 
نامه‌ای به آیدا قطعه‌ای کوچک و دل‌نواز از نامه‌های احمد شاملو به همسرش، «آیدا سرکیسیان» است. شاملو اول دی‌ماه ١٣٤٢ که در گرگان، آذرشهر اقامت داشته برای همسرش این نامه را می‌نویسد و دلتنگیش را ابراز می‌کند. قلم شاهکار و توانای این شاعر پرآوازه‌ی ایرانی نه‌تنها در آثارش مشهود است بلکه در این نامه که تنها چشمه‌ی کوچکی از ذوق و استعداد اوست کاملاً پیدا…
  continue reading
 
محمدرضا شجریان حالا به خوابی بی‌بیداری رفته‌ است و نه‌تنها مام میهن که زبانِ مادری‌اش را هم به سوگ نشانده است، که چنین زار و پریشان باید پی کلمه و جمله گشت برای سوگواری. مهم نیست این‌که شجریان کی به دنیا آمد و کی از دنیای ما رفت. حتی این هم مهم نیست که آخرین آواز شجریان کدام بود و اولینش کدام. محمدرضا شجریان خطی بود ممتد به درازای عمر ایران. شجریان…
  continue reading
 
نگاهت می‌كنم خاموش و خاموشی زبان دارد زبانِ عاشقان چشم است و چشم از دل نشان دارد چه خواهش‌ها در این خاموشیِ گویاست، نشنیدی؟ تو هم چیزی بگو، چشم و دلت گوش و زبان دارد بیا تا آنچه از دل می‌رسد بر دیده بنشانیم زبان‌بازی به حرف و صوت، معنی را زیان دارد چو هم پرواز خورشیدی مكن از سوختن پروا كه جفتِ جانِ ما در باغِ آتش آشیان دارد الا ای آتشین پیكر بر آی …
  continue reading
 
دکلمه پرویز پرستویی شعر محمدعلی بهمنی قطره قطره اگر چه آب شدیم ابر بودیم و آفتاب شدیم ساخت ما را همان که می پنداشت ,به یکی جرعه اش خراب شدیم رنگ سال گذشته دارد همه ی لحظه های امسالم ۳۶۵ حسرت را همچنان می کشم به دنبالم قهوه ات را بنوش و باور کن من به فنجان تو نمی گنجم دیده ام در جهان نما چشمی که به تکرار می کشد فالم یک نفر از غبار می آید مژده ی تازه…
  continue reading
 
دکلمه سجاد مومن پور شعر قیصر امین پور بوی بهشت می شنوم از صدای تو نازکتر از گل است گلِ گونه های تو ای در طنین نبض تو آهنگ قلب من ای بوی هر چه گل نفس آشنای تو ای صورت تو آیه و آیینه ی خدا حقا که هیچ نقص ندارد خدای تو صد کهکشان ستاره و هفت آسمان حریر آورده ام که فرش کنم زیر پای تو رنگین کمانی از نخ باران تنیده ام تا تاب هفت رنگ ببندم برای تو چیزی عزی…
  continue reading
 
با سلام خدمت شما دوستان عزیز! این هفته دکلمه زیبایی رو از استاد هوشنگ ابتهاج میشنویم. اگر دوست داشتین لطفا با دوستاتون به اشتراک بزارین ارغوان در قالب نوی نیمایی و در بحر رمل سروده شده است و دارای ارتباط عمودی ابیات است. راوی هوشنگ ابتهاج است که اندیشه‌های اجتماعی خویش را در قالب شعر بیان می‌کند. صدای راوی رنگی غمگین دارد. شاعر در آغاز این شعر ارغو…
  continue reading
 
عجب صبری خدا دارد اگر من جای او بودم همان یک لحظه اول که اول ظلم را میدیدم از مخلوق بی وژدان جهان را با همه زیبایی و زشتی به روی یک دیگر ویرانه میکردم عجب صبری خدا دارد #دکلمه
  continue reading
 
يادت می‌آيد رفته بودی خبر از آرامش آسمان بياوری!؟ نه ری‌را جان نامه‌ام بايد کوتاه باشد ساده باشد بی حرفی از ابهام و آينه، از نو برايت می‌نويسم حال همه‌ی ما خوب است اما تو باور نکن
  continue reading
 
احمد شاملو - سکوت سرشار از ناگفته هاست قسمت دوم احمد شاملو (۲۱ آذر ۱۳۰۴–۲ مرداد ۱۳۷۹) متخلص به الف. بامداد و الف. صبح، شاعر، فیلم‌ساز، روزنامه‌نگار، پژوهشگر، مترجم، فرهنگ‌نویس و از دبیران کانون نویسندگان ایران بود.شاملو تحصیلات مدرسه‌ای نامرتبی داشت؛ زیرا پدرش افسر ارتش بود و پیوسته از شهری به شهری گسیل می‌شد، و از همین روی خانواده‌اش هرگز نتوانست …
  continue reading
 
احمد شاملو - سکوت سرشار از ناگفته هاست احمد شاملو (۲۱ آذر ۱۳۰۴–۲ مرداد ۱۳۷۹) متخلص به الف. بامداد و الف. صبح، شاعر، فیلم‌ساز، روزنامه‌نگار، پژوهشگر، مترجم، فرهنگ‌نویس و از دبیران کانون نویسندگان ایران بود.شاملو تحصیلات مدرسه‌ای نامرتبی داشت؛ زیرا پدرش افسر ارتش بود و پیوسته از شهری به شهری گسیل می‌شد، و از همین روی خانواده‌اش هرگز نتوانست مدتی طولا…
  continue reading
 
Loading …

راهنمای مرجع سریع